درباره اقدام ترکیه برای راه‌اندازی یک شبکه فارسی‌زبان


خبرگزاری تسنیم، محمدحسن مقیسه، پژوهشگر و استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت:

«شبکه­ تی­‌آرتی فارسی­‌زبان ترکیه راه­‌اندازی شد». خبر را که شنیدم، چندان تعجب نکردم. قرار است که این شبکه­ فارسی­‌زبان از کشوری که خود ترک­‌زبان است! برای جمعیتی در حدود 130 میلیون که جملگی به زبان فارسی صحبت می­‌کنند و در کشورهای ایران و افغانستان و تاجیکستان ساکن هستند، برنامه­‌های فرهنگی، هنری، ادبی و سیاسی تولید و پخش کند. البته باید نوشت که جمعیت فارسی­‌زبان در شهرهای سمرقند و بخارا در جنوب ازبکستان و نیز در کشورهای حاشیه­ خلیج فارس و همچنین در شرق­ دور (ژاپن، کره و چین و اندونزی و…) و صد البته صدها هزار نفر در کشورهای گوناگون اروپایی، قاره­ استرالیا و به‌ویژه آمریکا نیز حضور دارند که اگر این شبکه­ ماهواره­‌ای بتواند ـ که گویا خواهد توانست ـ همه یا بخش قابل توجهی از این جمعیت بزرگ و جمع و گاه پراکنده را به هدفی که برای خود تعریف کرده متمایل و راضی کند، قطعاً به هدفش نایل شده است. 

یکی از مسئولان بلندپایه ترکیه در هنگام افتتاح این شبکه گفته است: «اکنون زمان آن رسیده که حقیقت را آشکار کرده و به زبان بیاوریم». باید از جناب آقای فخرالدین آلتون که ریاست مرکز ارتباطات ریاست­‌جمهوری ترکیه را برعهده دارد، پرسید که آن حقیقت چیست؟ آیا این حقیقت همان چیزی نیست که مدیرکل شبکه تی­‌آرتی، محمدزاهد سوباجی قبل از افتتاح رسمی با صراحت به زبان رانده بود که: «هدف، آشفته کردن ایران است»؟

هر چند مسئولان فرهنگی ترکیه در روز افتتاح رسمی این شبکه­ فارسی­‌زبان مهربانانه­‌تر سخن گفتند و در واقع سعی کردند که رفتار و گفتار خود را تعدیل و اصلاح کنند، اما چه کسی است که امروزه سر در سیاست و به‌ویژه اخبار منطقه­ خاورمیانه و مقاومت اسلامی در منطقه داشته باشد و از بلندپروازی­‌های خطرناک ترکیه آگاه نباشد؟ 

ترکیه جدای از ادعاهای ارضی و کشورگشایی در منطقه که تصرف خاک سوریه و مداخله در شمال عراق بخش کوچکی از سیاست­‌های برون­‌مرزی اوست، امروزه داعیه­ رهبری کشورهای ترک­‌زبان را نیز در سر می­‌پروراند. تشکیل اتحادیه کشورهای ترک­زبان که در سال 2009 و با تلاش­‌های فراوان ترکیه راه­‌اندازی شد و توانست پنج کشور (آذربایجان، ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان) را در زیر یک چتر فراهم آورد، نشان از نگاه یک­‌جانبه­­‌نگرانه سیاست­مداران ترکیه دارد. البته آن­ها در همین سیاست نیز خیلی زود دریافتند که اگر جمهوری اسلامی ایران را نیز همراه خود کنند، به قدرت افزون‌تری دست خواهند یافت و از همین رو بود که رهبر «حزب وطن» ترکیه به میانه میدان آمد و از مسئولان جمهوری اسلامی برای پیوستن به سازمان کشورهای ترک زبان رسماً دعوت به عمل آورد. او با در پیش گرفتن این ضرب‌المثل که «سر بدون کلاه و فارسی بدون ترک نمی‌شود»، خواست دست پیش را بگیرد که پس نیوفتد، اما بلافاصله گفت که «مشارکت جمهوری اسلامی در سازمان کشورهای ترک زبان، افق‌های جدیدی را به روی دولت‌ها و ملت‌های ترکیه و ایران می‌گشاید».

و اکنون نیز ترکیه همان رفتار یک‌جانبه‌گرایانه و خطرناک را دوباره پی گرفته است؛ ولی این‌بار سمت و سوی این فعالیت رسانه‌ای که ایران عزیزمان را هدف گرفته، نه دلسوزانه، که کاملاً کینه‌توزانه و با هدف ترویج پان‌ترکیسم و فروپاشی فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است.

جالب اینجاست که این شبکه در شرایطی راه‌اندازی می‌شود که ترکیه از یک سو با تورم اقتصادی بیش از 40 درصد پنجه در پنجه در افکنده، و از طرف دیگر، یک سال است که ملت کوچک، مظلوم اما مقاوم فلسطین در زیر ضربه‌های ظالمانه و جنایتکارانه غاصبان قدس فریاد کمک‌خواهی و تظلم دارد، اما ترکیه اکنون ترجیح داده که به جای کاهش فشار اقتصادی بر مردمش و شنیدن فریاد استغاثه مظلومان فلسطینی، راه چاره‌ای بیابد برای فارس‌زبان‌ها و به تعالی فرهنگ و سیاست ایشان بیندیشد!

 بله، نیک می‌دانیم که همه این‌ها بازی‌های مزوّرانه سیاست است و ترکیه اکنون با ابزار تهاجم نرم به سمت جمهوری اسلامی آمده تا ابتدا نرمک نرمک به کاشانه مردم ایران راه پیدا کند و پس از جاگیری در خانه دل و ذهن ایشان، بتواند با همراه کردن بخشی از کسانی که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند بدانند که اهداف پنهانی و سیاه آن کشور چیست، همان هدفی را در پی بگیرند که این همسایه شمال غربی قدم نامیمونش را بدان رنجه کرده است.

اما خوب است پی‌افکنان این بازی نحس بدانند که ایران کشوری است برآمده از دل تاریخ و با سابقه‌ای دستِ کم پنج هزار ساله در جنبش و کوشش و زیست بر پهنه کره خاکی، و با پشتوانه‌ای پر بار در خلق درونمایه‌های غنی فرهنگی و هنری، و آفرینش بشکوه‌ترین آثار ممتاز ادبی و فلسفی و اخلاقی، و تولید علم و نوشتن حرف های نو در دفتر دانش، و نیز پیشرو در ساخت و سازهای مبتکرانه بناهای تمدنی، که همه این میراث سترگ و بزرگ را بر پایه ارزش‌ها و تراث فرهنگی اسلام و متون قرآنی و روایی اهل بیت(ع) بنا نهاده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر دست به دست گردانیده تا توانسته به پشتوانه همین آثار از رهگذر سخت و پر پیچ و خم تاریخ گذر کرده و به انقلاب شگرف اسلامی در زمانه حاضر برسد، و در این 40 سال و اندی نیز کم نیرنگ‌های رنگارنگ و توطئه‌های حلقه در حلقه ندیده و از سر نگذرانده است. پس این بازی رسانه‌ای جدید که دود توطئه و سالوسی و ریا از آن بلند شده، برایش تازگی ندارد.

اکنون به خوبی می‌توان به نقش رسانه‌ها در عصر حاضر پی برد و به آسانی دریافت که رسانه‌ها پیش‌قراولان نیروهای نظامی و جاده صاف کن آنها برای پیشروی به سوی اهداف از پیش تعیین شده هستند. با این روند، جمهوری اسلامی ایران نیز می‌تواند با تقویت رسانه‌های برون‌مرزی، روایت دست اول خبرها و اطلاع‌رسانی را به دست گیرد و با سرعت عمل، دقتِ در کار، تلاش دو چندان، نوآوری و روزآمدی، از همان میدان و عرصه‌ای که دشمن به سمت دژ او غوغاسالاری رسانه‌ای را شلیک کرده، سنگری را که با پندارِ تزویر و خاکروبه دروغ بنا شده، نشانه گرفته و رسوای عام و خاص سازد. 

این، رسالتی است که دستگاه‌های ریز و درشت تبلیغاتی و رسانه‌ای جمهوری اسلامی برعهده دارند و کمبود بودجه ریالی و دلاری نمی‌تواند و هیچ‌گاه نتوانسته که به رسالت الهی مدافعان رسانه‌ای کشور ما خدشه‌ای وارد کند. ما بر این باوریم که اخلاص افسران نرم جمهوری اسلامی و فعالان مخلص رسانه‌ای، دیر یا زود تشت ریاکاری همسایه مزوّر را از بام رسوایی به زیر می‌افکند؛ قطعاً و یقیناً، به لطف خداوند بزرگ و تلاش‌های خستگی‌نشناسانه مردان و زنان رسانه‌ای نظام سرافراز جمهوری اسلامی ایران. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رویکردهای ایرانیان به عاشورا؛ هفت پرده از تفسیر حماسه حسینی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ «رویکردهای ایرانی به واقعه عاشورا» نوشته علی مهجور از سوی انتشارات نیستان منتشر و روانه بازار نشر شد.

علی مهجور نویسنده در این کتاب‌، به بررسی نگاه و رابطه ایرانیان با عاشورا پرداخته است،‌ به گفته مهجور  از فردای عاشورای سال 61 هجری، برای مردم ایران، عاشورا به عنوان واقعه‌ای که در جغرافیای ایران رخ داده است، واقعه‌ای هول‌انگیز و سهمگین تلقی می‌شود. کمتر از پنجاه سال از زوال امپراتوری ساسانی می‌گذرد و مردم ایران که برخی از آن‌ها در بین‌النهرین ساکن هستند و برخی آمد و شد به این منطقه دارند، شاهد شهادت امام حسین(ع) هستند. برای ایرانیان، امر مقدس از جایگاه والا برخوردار است و به همین دلیل کشته شدن نواده‌ رسول خدا(ص) آن هم توسط خود مسلمانان، واقعه‌ای مهیب و سهمناک بوده است؛ بنابراین از فردای واقعه‌ عاشورا واکنش‌های ایرانیان به این واقعه آغاز می‌شود و با گذشت سال‌ها و قرن‌ها به مرور این واکنش‌ها تنوع پیدا می‌کند.

مهجور مدعی است که در کنار عاشورای تاریخی یک عاشورای پدیداری هم وجود دارد که حاصل انباشت تفسیر‌هایی است که ما ایرانیان از این واقعه‌ تاریخی داشته‌ایم. به گفته وی‌، پدیدار عاشورا عبارت است از تجمیع تفسیر‌های مختلف و متنوعی که ما ایرانی‌ها در طول تاریخ و به تناسب شرایط و موقعیت‌ها از عاشورا به دست داده‌ایم.

مهجور در این کتاب این تفسیر‌ها را در قالب 7 رویکرد، تفسیر کرده است،‌ نخستین رویکرد وی به عاشورا رویکرد اسطوره‌ای است که کارکرد اخلاقی در فرهنگ دارد و هرگونه اسطوره‌سازی از شخصیت‌ها و رخ‌داد‌های واقعه‌ عاشورا در واقع، مرتبط با فضیلتی اخلاقی است که اسطوره‌پرداز قصد دارد، آن فضیلت اخلاقی را در فرهنگ ایرانی جاودانه سازد.

رویکرد دوم مدنظر مهجور‌، رویکرد عارفانه به عاشوراست. او د راین رویکرد به بررسی عرفان ایرانی ـ اسلامی و تاثیری که بر توصیف عاشورا داشته پرداخته است،‌ در این رویکرد، واقعه‌ عاشورا از جهت سلوک عرفانی سیدالشهدا(ع) و یاران آن حضرت توصیف می‌شود. رویکرد سوم رویکرد آیینی به واقعه‌ عاشوراست و دربرگیرنده‌ همه‌ رسوم و آداب و عزاداری‌هایی که است که در نقاط مختلف ایران و در دوره‌های مختلف تاریخی با تنوع شهری، روستایی، قومی و دینی وجود دارد،‌  در این بخش مهجور به بررسی سوگواری‌های ایرانیان از دریچه نشانه‌شناختی پرداخته است.

رویکرد عاطفی، رویکرد چهارم مهجور است،‌ در رویکرد عاطفی نقش زنان ایرانی نیز در تفسیر عاشورا دیده شده است و اینکه نگرش زنانه چگونه به غنای رویکرد عاطفی کمک کرده است.

رویکرد پنجم در باب تفسیر‌های الاهیاتی از عاشوراست که در آن‌ها توحید به عنوان محور واقعه‌ عاشورا در نظر گرفته می‌شود. در این رویکرد نگرش تاریخی و کلامی با هم اهمیت دارد و اینکه نقل هر رخ‌دادی از عاشورا الزاماً باید مبتنی بر شواهد تاریخی کافی و نیز قواعد کلامی و الاهیاتی باشد.

رویکرد ششم رویکرد هنجاری به واقعه‌ عاشوراست که همه‌ تفسیر‌های هنجاری از عاشورا را در بر می‌گیرد،‌ رویکرد آخر نیز رویکرد جامع نام دارد و به رویکردی اشاره دارد که ایرانیان به پیروی از ائمه(ع) کوشیده‌اند تا در تفسیری جامع از عاشورا به همه‌ جنبه‌های هنجاری، اسطوره‌ای، الاهیاتی، آیینی، عاطفی و عرفانی مرتبط با واقعه‌ عاشورا توجه کنند.

مهجور در این کتاب می‌نویسد: اگر بتوانیم به عاشورا به عنوان بخشی از تاریخ ایران نظر بیافکنیم،‌ فهم این واقعه تاریخی به مثابه رخدادی مهم در فرهنگ ایرانی‌، افق تازه‌ای را درباره دیدگان ما قرار نخواهد داد و در پیش‌زمینه‌های فرهنگی واقعه عاشورا جای مردم و فرهنگ ایرانی خالی است. وقتی بر مبنای عاشورا، زمان را به پیش و پس از آن تقسیم می‌کنیم، از فردای عاشورا فرهنگ ایرانی به این واقعه توجه روز افزون می‌کند، این واقعه نه هم چون هر رخداد تاریخی دیگر بلکه به عنوان یک منبع فرهنگ‌ساز در ایران مورد توجه قرار می‌گیرد،‌ همچون مولفه‌ای در فرهنگ ایرانی ایفای نقش می‌کند. و رابطه‌ای متقابل با سایر اجزا و عناصر فرهنگ ایرانی برقرار می‌کند.

اگر عاشورای سال 61 هجری را با مقدمات چند ماه قبل و رویدادهای چند ماه بعد آن به مثابه واقعیت تاریخی در نظر بگیریم که دارای یک ذات مشخص است‌، این ذات در طول تاریخ پس از سال 61 خود را به شکل‌های گوناگون ،‌ بر ما ایرانیان پدیدار ساخته است. گاه به عنوان پدیداری اسطوره‌ای‌،‌ گاه به مثابه پدیداری عرفانی‌، در برهه‌ای همچون پدیداری با منشا هنجارهای اخلاقی‌، در دوره‌ای به عنوان پدیداری که منشأ ایدئولوژی دارد و در دوره‌ای دیگر به مثابه پدیداری الاهیاتی و در همه ادوار به مثابه یک پدیدار آیینی بر ما هویدا شده است.

روش تحقیق این پژوهش،‌ پدیدار شناسی است،‌ مهجور،‌  یکی از مهمترین اهداف این پژوهش را روشن شدن ابعاد این رویکردها و بررسی تطابق آن‌ها با سیره ائمه اطهار(ع)عنوان می‌کند و می‌نویسد: سیره ائمه به عنوان امتداد شکلی از حیات معقول بشری که همان نحوه زندگی پیامبر اکرم(ص) است،‌ همواره مورد توجه ایرانیان بوده است،‌ نحوه زندگی آن بزرگواران و رفتارهای فردی و اجتماعی آنان برای ایرانیان حتی در دوره و زمانه‌ای که شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران قلمداد نمی‌شد، مایه الگوگیری و هدایت اخلاقی بود، از این رو مواجهه آن بزرگواران با واقعه عاشورا و احیاناً سهمی که ائمه(ع) برای هر از رویکردهای پیش گفته قائل بودند،‌ می‌تواند تصویری خردمندانه از کیفیت مواجهه با عاشورا در اختیار ما قرار دهد.

انتهای پیام/ 

 



منبع: خبرگزاری تسنیم

جایگاه محیط زیست در کتاب‌های حوزه کودک و نوجوان کجاست؟


خبرگزاری تسنیم،‌ محمدمهدی سیدناصری؛  پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان:

تغییرات اقلیمی دیگر تنها یک چالش زیست‌محیطی نیست، بلکه بحرانی همه‌جانبه است که حقوق بنیادین کودکان را در معرض تهدید قرار داده است. آلودگی هوا، کاهش منابع آبی، تخریب تنوع زیستی و افزایش بلایای طبیعی، همگی پیامدهایی هستند که سلامت، رفاه و آینده کودکان را به خطر می‌اندازند. کنوانسیون حقوق کودک که از برجسته‌ترین اسناد حقوق بشری است، بر حق کودکان برای بقا، رشد، حفاظت و مشارکت تأکید دارد؛ اما تغییرات اقلیمی این حقوق را به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت‌الشعاع قرار داده است. راهکار اصلی برای مقابله با چالش‌های زیست‌محیطی، ارتقای آگاهی و ایجاد تغییرات بنیادین در نگرش‌ها و رفتارهای انسانی است.

آموزش در این میان نقش حیاتی ایفا می‌کند، به‌ویژه آموزش در دوران کودکی که سنگ‌بنای نگرش‌های آینده است. اگر کودکان از سنین پایین با مفاهیم حقوق محیط زیست آشنا شوند، این آگاهی نه‌تنها نگرش آن‌ها را نسبت به طبیعت تغییر می‌دهد، بلکه آن‌ها را به حامیانی فعال برای حفاظت از محیط زیست تبدیل می‌کند.

فرهنگ‌سازی زیست‌محیطی، به‌ویژه از طریق کتابخوانی، روشی اثر بخش جهت انتقال مفاهیم پیچیده به کودکان است. کتاب‌ها به‌عنوان ابزارهای آموزشی قدرتمند، می‌توانند مفاهیمی همچون احترام به طبیعت، مسئولیت‌پذیری در قبال محیط‌زیست و حقوق مرتبط با آن را به زبانی ساده و جذاب منتقل کنند. این فرایند نه‌تنها موجب افزایش سواد زیست‌محیطی کودکان می‌شود، بلکه زمینه‌ساز ایجاد گفت‌وگوهای معنادار میان کودکان، والدین و معلمان درباره بحران‌های محیط زیستی است.

کودکان، آینده‌سازان جامعه هستند و می‌توانند به سفیرانی برای تغییر تبدیل شوند. تربیت نسلی که به حقوق محیط زیست آگاه باشد، فرصتی برای مقابله با بحران اقلیمی ایجاد می‌کند. این کودکان با یادگیری اصول پایداری، تصمیم‌گیری آگاهانه و انتقال این آموزه‌ها به دیگران، تأثیر مثبتی بر جوامع خود خواهند گذاشت.خانواده نخستین و تأثیرگذارترین محیط تربیتی کودکان است. والدین می‌توانند با انتخاب سبک زندگی پایدار و تشویق کودکان به مشارکت در فعالیت‌های زیست‌محیطی، الگویی مؤثر برای آن‌ها باشند.

نظام آموزشی می‌تواند با گنجاندن مفاهیم حقوق محیط زیست در برنامه‌های درسی و اجرای پروژه‌های مشارکتی، کودکان را به آگاهی و اقدام در این زمینه سوق دهد.سازمان‌های غیرانتفاعی، رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی می‌توانند با تولید محتوا و ایجاد بسترهای گفت‌وگو، نقش مهمی در ارتقای سواد زیست‌محیطی کودکان و خانواده‌ها داشته باشند.

ارتقای سواد حقوق محیط زیست کودکان، بخشی از مسیر دستیابی به توسعه پایدار است. کودکان آگاه به ارزش‌های زیست‌محیطی، در آینده تصمیم‌گیرانی خواهند بود که به‌جای تخریب، به حفاظت و بازسازی طبیعت می‌پردازند. کودکان این نسل، با احترام به حقوق خود و دیگران، جامعه‌ای عادلانه‌تر و پایدارتر را بنا خواهد نهاد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نخلبند شاعران یا شاعری بی‌خاصیت؟!


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خواجوی کرمانی را نخل‌بند شاعران خوانده‌اند، اما به‌اندازه لقبی که او را بخشید‌ه‌اند، بخت و اقبال نداشته است.

او از نظر زمانی میان دو شاعر پرآوازه قرار گرفته است: سعدی و حافظ. هرچند برخی این امر را به فال نیک گرفته و این سه شاعر را مکمل و مؤثر بر هم تعریف کرده‌اند، اما قرار گرفتن زیر نام هر یک از این دو که یکی در شعر عاشقانه در کمال است و دیگری در غزل عاشقانه و عارفانه مایه رشک هزاران شاعر، سرنوشت محتوم خواجوست.

محمدصادق بصیری در کتاب «زندگی خواجوی کرمانی»  در همین رابطه می‌نویسد: پیداست که این دو شاعر طراز اول ادب پارسی، چنان نظر پژوهشگران و ادب‌دوستان را به خود جلب کرده‌اند که در حق خواجوی بینوای کرمان، اگر نگوییم بی‌مهری، بسیار کم‌مهری شده است و آن‌طور که باید به زندگی، اشعار و آثارش پرداخته نشده است و آثار منثور وی هنوز پس از قرن‌ها، به صورت نسخه خطی باقی مانده است.

به گفته این مؤلف؛ حق آن نیست که در میان پژوهش‌ها و تألیف‌های فراوان ادبی، هنوز اثری که در خور این فرزند خوش‌ذوق و نجیب کرمان باشد و به زندگی و آثار و افکار وی بپردازد، سراغ نداشته باشیم.

اما چرا خواجو با تمام هنرمندی‌اش در عرصه سخن، نتوانسته چندان که باید خوش بدرخشد؟ آیا صرفاً جبر زمان این توفیق را از او گرفته است؟ احمدرضا بهرام‌پور عمران، نویسنده و پژوهشگر ادبی، در یادداشتی به‌مناسبت 17 دی، روز خواجو کرمانی می‌نویسد: 

سرنوشت برخی از شاعران رقت‌برانگیز است. یکی از آنان خواجو است؛ خواجویی که به‌سببِ هنرنمایی‌های بیانی‌اش به « نخلبند شعرا»ی شعر فارسی شهره بود. چرا خواجو با همهٔ هنرنمایی‌ها و نازک‌خیالی‌ها و نقشش در هموار کردنِ راه برای حافظ، شاعر چندان بزرگی نیست؟ شعر فردوسی و سعدی و… که جای خود دارد، چرا در تاریخِ ادبیاتِ ما شعر خواجو ( تاکید می‌شود با همهٔ هنرنمایی‌ها و ایهام‌گرایی‌ها) جایگاه شعر رودکی، ناصرخسرو، منوچهری، نظامی، خاقانی، عطار، صائب و … را ندارد؟

یکی از راه‌های ارزیابیِ ارجمندیِ یک شاعر آن است که تصور کنیم فقدانِ شعرش چه خسرانی خواهد بود برای شعرِ فارسی؟ رودکی با همین‌‌مایه شعری که از او به‌یادگار‌مانده چهرهٔ منحصر‌به‌فرد و درخشانی دارد؛ ستیهندگی و رویاروییِ ناصرخسرو با قدرتِ مستقر و نیز ساخت‌ها و صورت‌های زبانی و بیانیِ شعرش، او را تکرارناپذیر و جاودانه ساخته؛ مفاخره‌ها و حبسیّه‌های خاقانی و بلاغتِ قصائدش، منحصر به خودِ اوست؛ شعر مسعودِ سعد نیز، از منظر فردیّت و بروز احساساتِ شخصی، یگانه است.

نظامی و سنایی و عطار نیز هرکدام جایگاهی دارند که هیچ شاعری نمی‌تواند جای خالیِ آن‌ها را پرکند. اما خواجو چه؟ شعرِ خواجو شعری یگانه و یا حتی نسبتاً یگانه نیز به‌شمار نمی‌رود.

در قرنِ هشتم، چندین شاعر با اندک تفاوت‌ها در سبک و سیاق و نیز مضمون و محتوا در کارِ سرودن‌اند؛ کمالِ خجندی و سلمانِ ساوجی و عمادِ فقیه از این زمره‌اند. هُمام تبریزی (درگذشته به 714 ق)  و حتی خیالیِ بخارایی (درگذشته به 863 ق) را از نسل‌های قبل و بعد نیز می‌توان به این نام‌ها افزود.

اهمیّت هر شاعر (و هر هنرمندی) در میزانِ تمایز و فاصلهٔ آثارِ اوست از آثارِ دیگران؛ البته اگر نخست، اثر یا آثار برادری‌اش را اثبات‌کند و «اثر» به‌شمار‌ آید! هنر نیز یعنی تشخّص‌یافتنِ فرم و یگانه‌ بودنِ بلاغت، و فاصله گرفتن از تکرار که همانا ابتذال است.

شعرِ خواجو در داستان‌پردازی، دنبالهٔ کار نظامی و امیرخسرو دهلوی است، نه تکامل‌بخشِ راهِ آنان. در غزل نیز شعرِ او تلفیقی است از غزلِ سعدی، حسنِ دهلوی، همامِ تبریزی و نیز شعرِ دیگران. خواجو همچون بسیاری از هم‌روزگارانش مسیرِ تقلید و تکرار را می‌پیماید. البته حافظ نیز همچون خواجو، از ده‌ها و چه‌بسا صدها شاعر تأثیر‌پذیرفته و حتی مضمون ربوده، اما شعرش کمتر به شعرِ دیگران شبیه است؛ ما با خواندن شعر خواجو حتی به‌یادِ شعر حافظ می‌افتیم! با آن‌که او نزدیک به 40 سال پیش‌تر از وفاتِ حافظ درگذشت.

خواجو شاعر فرم‌گرایی است. در شعر او تصویر و مضمون صرفاً در خدمتِ تصویر و مضمون است، نه در خدمتِ ایده و عواطفِ انسانی، آن‌گونه که فی‌المثل در شعرِ حافظ می‌بینیم. او موضعی در برابر روزگارِ خود نداشته، ازهمین‌رو شعرش نیز شعری به‌نسبت بی‌هویّت و بی‌شخصیّت، و در نتیجه کم‌و‌بیش بی‌خاصیّت است. شعری که شاعر و زمانه‌اش در آن غائب است و تصویرِ هم‌روزگارانش را در آیینهٔ آن نمی‌توان‌ دید. ازهمین‌رو رند و صوفی و زاهد و عاشق نیز در شعر خواجو چهره‌هایی بی‌هویّت‌اند.

اگر دیوانِ خواجو نبود، خسرانِ چندانی متوجهِ شعرِ فارسی نبود اما اگر ناصرخسرو نمی‌بود چه؟! مسلّماً ذوقِ مخاطبانِ شعرِ فارسی، دنبالِ کسی می‌گشت. شاید نستوهی و ستیهندگیِ شعرِ کسایی یا ابن یمین و سیفِ فرغانی را بیش‌تر می‌ستود و آنان را در جایگاهی می‌نشاند فراتر از آن‌چه امروز، در آن نشسته‌اند.

به گفته بهرام‌پور؛ اهمیتِ خواجو بیش‌‌تر در نقشِ کلیدی‌اش در تکاملِ بلاغیِ غزلِ فارسی و ظهورِ حافظ است، نه درخششِ شعرِ خودِ او. از دیگر اهمیت‌های کارِ خواجو به‌خصوص آن است که آرایه‌ ایهام را تنوّع بخشید و آن را پروراند و این ظرفیتِ گسترده‌ بلاغی را به حافظ سپرد. او همچنین همچون مولانا، در بهره‌گیری از اوزانِ گوناگون، شاعری قابل توجه است.

علی‌رغم نظر بهرام‌پور، نباید از تأثیر شاعری چون خواجوی کرمانی در حفظ زبان فارسی و فرهنگ ایرانی آن هم در عصری که ایران، آماج تاخت و تازها و ویرانی‌ها و انواع بلایاست، غافل شد.

از سوی دیگر، تأثیر او بر مکتب شیراز که بعدها با حافظ به کمال رسید، غیر قابل کتمان است. شاید اگر پژوهش‌ها در باب اشعار خواجو بیشتر صورت گیرد، عیار او در نظر خاص و عام بیشتر پیدا خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

جلال ۳ بهمن برگزار می‌شود/تغییرات دردوره آموزش داستان‌نویسی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد به مراحل پایانی خود نزدیک می‌شود،‌ در این دوره 2 هزار و 600 اثر، در 4 بخش،‌ رمان و داستان بلند،‌ داستان کوتاه،‌ نقد ادبی و مستند‌نگاری ارزیابی شده‌اند،‌ بیشترین آثار (2 هزار اثر)متعلق به حوزه رمان و مستند‌نگاری بوده‌، ‌400 اثر در حوزه داستان کوتاه، 160 اثر در حوزه نقد ادبی بوده است.

مسعود کوثری دبیر علمی این دوره جایزه جلال بوده است،‌ مریم جلالی، مریم حسینی، محمد حنیف، بهزاد دانشگر، سارا عرفانی، کورش علیانی، محسن کاظمی، صادق کرمیار و مسعود کوثری اعضای هیات علمی این دوره جایزه بوده‌اند.

پیگیری‌های خبرنگار تسنیم حاکی از برگزاری جایزه جلال در روز چهارشنبه سوم بهمن ماه است،‌ داوری‌ها در هر 4 گروه داوری به پایان رسیده و در بخش ویراستاری نیز به مانند سال گذشته آثاری معرفی خواهند شد.

هم‌چنین در این دوره تغییراتی در برگزاری دوره آموزش داستان‌نویسی آل‌جلال  ایجاد خواهد شد.

حامد محقق معاون ادبیات خانه کتاب در این زمینه به تسنیم می‌گوید:‌ ما در این دوره آموزش داستان‌نویسی را با تغییراتی نسبت به دوره‌های قبل برگزار خواهیم کرد‌، موسسه خانه کتاب،‌ پیش از این،‌ دوره‌های اقلیم قلم را برای 16 استان کشور در شمال غرب و جنوب کشور برگزار کرد،‌ منتخبین این دوره‌ها قرار است در دوره آموزشی جلال آل احمد شرکت کنند.

وی زمان برگزاری دوره‌ها را همزمان با برگزاری مراسم اختتامیه عنوان کرد و افزود:‌ با توجه به اینکه این دوره برای منتخبین دوره‌های دیگر داستان‌نویسی برگزار می‌شود‌، طبیعتا آموزش‌ها تخصصی‌تر خواهد بود.

مسعود کوثری دبیر علمی جایزه جلال نیز پیشتر در گفت‌وگو با تسنیم،‌ افزایش وجه ریالی این جایزه را نیز بعید دانسته و گفته بود:  با توجه به اینکه در دولت مشکلات مالی فراوانی وجود دارد،‌ نمی‌توان انتظار داشت که وجه جایزه افزایش پیدا کند، در عین حال ما نهایت تلاش را خواهیم کرد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

انتصاب اعضای هیئت علمی جایزه کتاب سال


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در احکامی جداگانه فریبا افکاری، جمیله توکلی‌نیا، علی‌اصغر احمدی، رضا اکبری، حجت‌الاسلام ‌والمسلمین رضا مختاری،  عبدالحسین کلانتری، مرتضی عزتی، علی مرشدی‌زاد، محمود بشیری، محمود کمره‌ای، سیدحسن امامی رضوی، اسماعیل بنی‌اردلان، حجت‌الاسلام‌‌والمسلمین رسول جعفریان، ابراهیم حیدری و ناصر افشارپور را به‌عنوان اعضای هیئت علمی چهل‌ودومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد.

در متن احکام سیدعباس صالحی خطاب به این اعضا آمده است: «نظر به مراتب گرانمایه علمی و فرهنگی و تجارب ارزشمند سرکارعالی/ جناب‌عالی در حوزه پژوهش و کتاب، به‌موجب این حکم به‌عنوان «عضو هیئت علمی چهل‌ودومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» منصوب می‌شوید.

امید است با استعانت از خداوند متعال و بهره‌مندی از دیدگاه‌های استادان و اندیشمندان ایران‌زمین، این جایزه ارزشمند بتواند در اعتلا و گسترش فرهنگ مکتوب کشور نقش‌آفرین باشد.”

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بهترین قصاید و قطعات ادبی شعرای عرب در رثای شهید سلیمانی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ از همان نخستین لحظات انتشار خبر شهادت شهید سردار قاسم سلیمانی شاعران از جمله نخستین هنرمندانی بودند که با سروده‌های خود به شهادت این سرباز رشید جمهوری اسلامی ایران واکنش نشان دادند‌، صدها شعر از شاعران جوان و گمنام گرفته تا شاعران چهره و مطرح کشور سروده شد و شب شعرهای متعددی در گوشه و کنار این سرزمین برگزار شد.

سرودن شعر در سوگ از دست دادن شهید سردار قاسم سلیمانی تنها اختصاص به شاعران ایرانی نداشت بلکه شاعرانی از کشورهای مختلف از هند و پاکستان گرفته تا افغانستان و لبنان و سوریه نیز به سرودن اشعار مختلفی در رثای شهید قاسم سلیمانی پرداختند.در این میان شاعران حهان عرب نیز خوش درخشیدند و شعرهای بسیاری در رثای این سردار مقاومت سروده شد.

انتشارات صریر همزمان با پنجمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی کتاب «سرو و سرود» را که ترجمه منظوم 40 سروده برتر جهان عرب درباره شهید سلیمانی است را در دست انتشار دارد.

این مجموعه که به همت آژانس ادبی تماس و با ترجمه کریم شنی آماده شده است، از سوی انتشارات صریر منتشر شده است.

کتاب در هر بخش ابتدا به معرفی شاعر در یک بند به همراه تصویری از او پرداخته است،‌ سپی متن عربی شعر سروده شده  و پس از آن ترجمه منظوم شعر را ذکر کرده است،‌ همان‌طور که در مقدمه نیز تاکید شده،‌ مترجم تلاش کرده در نهایت وفاداری به ترجمه منظوم متن اشعار بپردازد.

در مقدمه‌ای که مدیر آژانس ادبی تماس بر این کتاب نگاشته،‌ آمده است: «تقریباً از همان واقعه شهادت سردار رشید اسلام شهید قاسم سلیمانی با همکاری محمدمهدی شریعتمداری  در یک فراخوان دقیق و گسترده،‌ بهترین قصاید و قطعات ادبی شعرای عرب،‌ اعم از سوری،‌ لبنانی‌، عراقی، یمنی‌، تونسی و … که در ستایش و رثای این شهید و صحابه وی‌، شهید ابو‌مهدی المهندس سروده شده بود، دریافت شد، اشعار نغزی که ضمن بیان فضایل ایشان مملو از اصول و رئوس مبانی فکری امام خمینی(ره) و خلف صالح آن روح طیبه مقام معظم رهبری در گفتمان انقلاب اسلامی است و در واقع می‌توان مجموعه مضامین آن‌ها را بیانیه‌ای‌پرشور و زیبا از قلب‌های پرحرارت فرهیختگان دنیای اسلام در ارزش‌های محور جهانی مقاومت دانست.»

وی هم‌چنین در این مقدمه،‌ اشاره می‌کند که این کتاب روحیه حق‌طلبی و سپاس‌مندی دنیای عرب و ایجاد روح وحدت اسلامی را نیز به ملت ایران نشان می‌دهد‌، تمامی این قطعات مطول عربی هر یک به تناسب به شعر پارسی در انواع قالب‌‌های نو و کلاسیک از قصیده گرفته تا غزل و قطعه و نیز دو بیتی پیوسته یا چهارپاره و شعر نیمایی و آزاد ترجمه شده است.  این کتاب جُنگی از ترجمه ادبی متقابل بین عرب و عجم است که در تاریخ ادبیات فارسی بسیار کم‌یاب و ای‌بسا به جهت وحدت موضوع و کثرت سرایندگان نصوص عربی آن نایاب است.

احمد حسین منصور شاعر مردمی و نام‌آشنای لبنان‌، رفیق احمدعلی معلم مطبوعاتی و شاعر فلسطینی، خلیل عجمی از شاعران لبنان، بحری عرفاوی از شعرای مقاومت تونس، ابراهیم اسماعیل الحلبی از شعرای فلسطینی، امل عباس سرور معلم نویسنده و شاعر لبنان، زینب حسن البزال شاعر لبنانی و… از جمله شاعرانی هستند که اشعارشان در این کتاب گردآوری شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

روایت‌های شوکه‌کننده یک افسر اطلاعاتی ایرانی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ تاریخ‌نگاری در ایران از لحاظ کمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی  وسعت یافت و از لحاظ کیفی تحولی عمیق پیدا کرد. تاریخ‌نگاری به اعتبار رابطه‌ای که همواره میان سیاست و تاریخ و بالاخص تاریخ معاصر وجود دارد، در این تحول سیاسی سخت مورد توجه قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی، دوران حکومت پهلوی به صورت دوره‌ای تاریخی درآمد و در دستور کار مورخان قرار گرفت. هر چه از پیروزی انقلاب اسلامی فاصله گرفتیم،‌ بر شمار کتاب‌هایی که به ارزیابی دوره تاریخی پیش از انقلاب پرداختند‌، افزوده شد،‌ اما در سال‌های اخیر تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی بعد دیگری نیز به خود گرفته است و آن متمرکز شدن بر دوره معاصر به معنای سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

کتاب‌هایی که در سال‌های اخیر درباره این بعد از تاریخ ایران اسلامی منتشر می‌شوند‌، در مواجهه با مخاطب نیز بسیار موفق بوده‌اند‌، مخاطبی که تشنه دانستن از تاریخ انقلاب است به خوبی با این دسته از آثار به ویژه کتاب‌هایی که در قالب تاریخ شفاهی و خاطره‌نویسی نگاشته شده‌اند،‌ ارتباط برقرار کرده است. البته در همه دنیا مخاطب با اینگونه کتاب‌های تاریخی بیشتر ارتباط برقرار می‌کند.

خاطره‌نویسی افسران اطلاعاتی، در دنیا موضوعی جذاب و در عین حال بحث برانگیز است. این خاطرات، دریچه‌ای به دنیای تحلیل‌های اطلاعاتی است و چالش‌های پیش روی سازمان‌های اطلاعاتی می گشایند. در سطح جهانی، تعدادی از افسران اطلاعاتی برجسته خاطرات خود را منتشر کرده‌اند که با استقبال گسترده‌ای از سوی مخاطبان روبرو شده است. این خاطرات نه تنها از نظر تاریخی ارزشمند هستند، بلکه می‌توانند برای درک بهتر ماهیت کار اطلاعاتی و تأثیر آن بر سیاست‌های بین‌المللی، مفید باشند. با این حال، انتشار این خاطرات همواره با ملاحظات امنیتی و سیاسی همراه بوده است.

در مجموع‌، خاطره‌نویسی افسران اطلاعاتی، موضوعی جذاب و در عین حال، چالش‌برانگیز است. این خاطرات، می‌توانند دریچه‌ای به دنیای پنهان عملیات جاسوسی و تحلیل‌های اطلاعاتی بگشایند و به درک بهتر ماهیت رخدادهای اجتماعی کمک کنند. با این حال، انتشار این خاطرات در همه دنیا همواره با ملاحظات امنیتی، سیاسی و قانونی همراه بوده است.

در ایران شمار کتاب‌‌هایی از این دست بسیار اندک است،‌ مجموعه دو جلدی «من اطلاعاتی بودم» یکی از این کتاب‌هاست که اخیراً‌ از سوی نشر شهید کاظمی منتشر شده است و شاید بتوان آن را اولین در نوع خود دانست. خاطرات یک افسر سابق اطلاعاتی که رضا اکبری‌آهنگر مصاحبه و پژوهش کتاب را بر عهده داشته و راضیه ولدبیگی نیز نگارش را انجام داده است.

در این کتاب خاطرات افسر اطلاعاتی با نام مستعار علی مهدوی از تعقیب و مراقبت سپاه و کشف کودتاها تا ورود به وزارت اطلاعات در دوران انقلاب را روایت کرده‌اند. در واقع این کتاب خاطرات مهدوی از سال‌های 1358 تا 1392 است.

 این نخستین‌بار است که یک افسر اطلاعاتی در ایران، خاطراتش را تعریف می‌کند و اسراری را برملا می‌کند که شوکه‌کننده است. شخصیت اصلی کتاب «من اطلاعاتی بودم»، از میان فرقه‌ها و گروهک‌های مختلف اوایل انقلاب، راه دیگری را انتخاب می‌کند و می‌شود بازوی قدرتمندی برای حراست از نظام نوپا و آسیب‌پذیری که از هزاران طرف برای دریدن و نابود کردنش، چنگ و دندان تیز کرده‌اند.

راوی جوان وارد سپاه می‌شود و سختی‌های نظام تازه رسیده را به جان می‌خرد تا زحمات دوستان شهیدش هدر نرود. روایت‌های تازه این کتاب درک درستی به مخاطب از پیچیدگی دشمنی با جمهوری اسلامی در خارج از مرزها ارائه می‌دهد،‌ تا جاییکه مخاطب می‌تواند وقایع و رخدادهای سال‌های اخیر را نیز تجزیه و تحلیل کند.

مهدوی در جلد نخست خاطرات خود،‌ جزئیاتی شنیدنی از حوادث اوایل انقلاب تا همین سال‌های اخیر را بازگو می‌کند،‌ جزئیاتی از وقایع نخست سال‌های اول پیروزی انقلاب‌، از خنثی کردن معجزه‌گونه توطئه‌های کودتاچیان سال‌های ابتدایی انقلاب‌،  و ماجرای صادق قطب‌زاده را ارائه می‌کند.

راوی در جلد دوم نیز به بررسی دقیق مواضع انجمن حجتیه مهدویه طی سال‌هایی که مسئولیت بررسی این گروه را بر عهده داشته می‌پردازد و از ارتباط این گروه با برخی خواص پرده بر می‌دارد، روایت‌های مهدوی از این سال‌ها ابهامات بسیاری را رفع می‌کند. راوی هم‌چنین در این مجلد، روایت‌های شنیدنی از سال‌های حضورش در معاونت مجلس شورای اسلامی  را نیز ارائه می‌کند.

بنا به گفته نویسندگان کتاب‌، راوی بسیاری از اسرار را همچنان ناگفته باقی گذاشته و حتی راضی به انتشار بخشی از اسراری که تعریف کرده نیز نبوده است.  خاطراتی که وی  در این کتاب تعریف کرده‌ فقط و فقط، مربوط به همان دوره مسئولیتش است و چه بسا در هر برهه‌ای، برخی از سیاست‌ها و عملکرد وزارت اطلاعات به اقتضای مصالح روز  تغییر کرده باشد.

مصاحبه و پژوهش اثر در ماه مبارک رمضان سال 1399 انجام شده و اسامی افرادی که در کتاب نیامده در خاطره‌ راوی بوده، ولی تعمداً فاش نشده است.

نویسنده در مقدمه کتاب اشاره می‌کند که: «تمام تلاش من در نگارش کتاب این بود که علاوه بر حفظ مستندات تاریخی، روایت خوش‌خوانی بنویسم که ارباب نویسنده، خواننده است و صدالبته بی‌پرده و بی‌واسطه‌ی قلم فرسایی‌ها و ادبی‌نویسی‌های پیچیده و الفاظ دهن پُرکن پرطمطراق، ساده نوشتم. تا با درد دل‌ها و سختی‌ها و افق نگاه جوانانی آشنا شوید که برای پا گرفتن انقلاب، شب و روز زجر کشیدند و تهمت‌ها و نامردی‌ها را چشیدند و همیشه سعی کرده‌اند حتی اگر دیگران را خوش نمی‌آید، حداقل اطراف خودشان را با شمعی از حقیقت روشن نگه دارند. سعی کردم پا جای ایشان بگذارم و فکر کنم تمام این اتفاقات برای خودم افتاده، اما کلمات با تمام قدرتی که دارند گاهی برای نشان دادن حس واقعی درمانده و بی‌فایده بی‌نظر می‌رسند. خیلی جاها ایشان خندید که می‌توانید حدس بزنید کجاها بوده و حسرت‌ها و حرص خوردن‌ها ـ و بعضا بغض کردن‌هایشان ـ را تا جایی که می‌توانستم نشان داده‌ام و طبیعتاً بخشی هم مخفی مانده تا خواننده باهوش و سمج از لابه‌لای حرف‌های گفته شده؛ تمام حس‌های ندیدنی را برای ذهن خودش دیدنی کند.

مهر سال 1400 متن خام مصاحبه به دستم رسید و نگارش کتاب اواخر بهمن همان سال تمام شد. اما مشکلات کار، خودی نشان داد و من فهمیدم کارم تازه دارد شروع می‌شود. اختلاف سلیقه‌ها در کار طبیعی بود و من می‌بایست با حفظ چندین وجه در کتاب، و دفاع از سناریوی انتخابی‌ام، نوشته‌ام را بازنویسی می‌کردم. بار دوم با جسارت بیشتری با متن ور رفتم و الان می‌بینم که تلاش دوباره ارزشش را داشت. کتاب بعد از بازنویسی چندباره من و دقت‌ها و نکته‌بینی‌های ظریف آقای اکبری و آقای مهدوی آماده شد.»

در بخشی از این کتاب آمده است:

ما به عنوان سیستم اطلاعاتی وظیفه داشتیم اشراف اطلاعاتی روی تمام جریان‌های سیاسی کشور داشته باشیم. در تمام کشورها رسم همین است. جنبش‌هایی که معاند و مخالف هستند، جریان می‌سازند و جامعه را آشفته می‌کنند؛ در اولویت بالاتری قرار دارند. لذا روی روی جبهه ملی کار می‌شد، ولی وقتی به مرحله علنی موضع‌گیری علیه نظام رسیدند، شرایط جدی‌تر شد. یعنی برای آن‌ها وقت بیشتری می‌گذاشتیم. یک قسمت به اسم ملی‌گریان ابراز وجود کرده و چون حساسیت‌هایی درباره آن‌ها پیش آمده بود، تمرکز ما روی این جریان بیشتر شد. جنگ شدت گرفته بود و دشمن با سلاح‌های مختلف و تمام توانش با ما می‌جنگید. جامعه به شدت درگیر و خسته‌ی جنگ بود و این جریانات هم از داخل، اوضاع را ملتهب می‌کردند و دائم اغتشاش به پا می‌کردند.خاطره‌نگاری انقلاب ,

کتاب دو جلدی «من اطلاعاتی بودم» به قلم راضیه ولدبیگی و با مصاحبه و پژوهش رضا اکبری آهنگر در 621 صفحه قطع رقعی با شمارگان هزار نسخه توسط انتشارات شهید کاظمی به بازار نشر عرضه شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

هوش مصنوعی؛ شمشیر دولبه برای صنعت نشر


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صنعت نشر در سال 2024 همچون بسیاری دیگر از حوزه‌ها، دستخوش تحولات بنیادین در عرصه‌های فناوری، اندیشه و زیرساخت‌ها بود؛ به‌طوری که برخی از این تحولات نویدبخش فصل جدیدی در حوزه نشر است و پوست‌اندازی این عرصه را نشان می‌دهد. 

از جمله مسائل تاثیرگذار بر حوزه نشر در سال گذشته میلادی، ورود هوش مصنوعی به این وادی است. امری که می‌توان آن را شمشیر دو لبه به شمار آورد؛ از یک‌سو استفاده از فناوری هوش مصنوعی می‌تواند امکان جدیدی برای عرصه نشر و فعالان این بازار باشد، اما در سوی دیگر این ماجرا، ورود بی‌قاعده آن در تألیف و ترجمه کتاب سبب شده تا در ماه‌های گذشته فعالان بازار نشر، مولفان و مترجمان نسبت به تبعات آن هشدار دهند.

مسیر صنعت نشر کتاب از چاپ به دیجیتال، گواهی بر ماهیت پویای تکامل فناوری است. عصر سنتی چاپ که با حضور فیزیکی کاغذ و جوهر مشخص می‌شد، با کتابفروشی‌ها، کتابخانه‌ها و دسترسی منطقه‌ای‌تر شناخته می‌شد.

با این حال، با ظهور اینترنت و تحول دیجیتال، تغییر عظیمی رخ داد. معرفی کتاب‌های الکترونیکی و پلتفرم‌های آنلاین، انقلابی را آغاز کرد که هر جنبه‌ای از نشر را متحول ساخت و سبب شده تا دسترسی به محتوا فراتر از مرزها و محدودیت‌ها تعریف شود. 

این تحول دیجیتال، بازتاب تغییرات گسترده‌تر اجتماعی بود. با توجه به اینکه مردم به طور فزاینده‌ای از دستگاه‌های دیجیتال برای اطلاعات و سرگرمی استفاده می‌کردند، نشر نیز مجبور به سازگاری شد.

اولین دستاورد بزرگ، ظهور کتاب‌خوان‌های الکترونیکی و کتاب‌های الکترونیکی بود که راحتی و دسترسی بی‌سابقه‌ای را برای خوانندگان ارائه می‌داد. قابلیت‌های دیجیتال، توزیع گسترده‌تری را امکان‌پذیر کرده، موانع جغرافیایی را از بین برده و هزینه‌های مرتبط با تولید و توزیع چاپ را به شدت کاهش داده است.

صنعت نشر , هوش مصنوعی , کتاب , بازار نشر ,

تحول دیجیتال در عرصه نشر، چالش‌هایی به همراه داشته است؛ به ویژه در سازگاری با سرعت تغییرات و مدیریت سیل محتوایی که در دسترس مخاطب قرار می‌گیرد. با این حال، می‌توان گفت مسیر کلی صنعت نشر به سمت گسترش و نوآوری بوده و تحولات، به‌ویژه در سال‌های اخیر و پس از پاندمی کرونا، زمینه را برای جهش بعدی در نشر، یعنی ادغام هوش مصنوعی، فراهم کرده است. 

مجله فوربس ضمن تحلیل آینده صنعت نشر پس از ورود هوش مصنوعی به این عرصه، در هفت بخش از جمله تولید محتوا، ویرایش و دسته‌بندی. سرمایه‌گذاری، ایجاد امکانات جدید برای مخاطبان و … این پیوند را مثبت ارزیابی و در عین حال تاکید کرده ممکن است در آینده با اتکای بیش از حد نویسندگان به این فناوری، خلاقیت و اصالت متن قربانی شود. 

 عصر جدید صنعت نشر، یعنی عصر پیوند این صنعت با فناوری هوش مصنوعی، نویدبخش آینده‌ای است که در آن مرزهای ایجاد و توزیع محتوا به‌طور مداوم در حال گسترش و تغییر است. تأثیر هوش مصنوعی در تمام جنبه‌های نشر گسترده است؛ از تولید محتوای گرفته تا تجزیه و تحلیل‌های پیچیده‌ای که کاربران انتظار دارند. این فناوری نه تنها فرآیندهای موجود را بهینه‌سازی می‌کند؛ بلکه به ناشران این امکان را می‌دهد که سرمایه خود را به صورت بهینه‌تر مدیریت کنند. هوش مصنوعی به ناشر امکان مطالعه و بررسی ذائقه مخاطب را می‌دهد تا او بتواند با علم بر نیاز مخاطب سرمایه‌گذاری کند. 

چنانکه در ابتدا اشاره شد، هوش مصنوعی در صنعت نشر، شمشیر دو لبه است. با وجود تمام این مزیت‌ها، ورود این فناوری در صنعت نشر نگرانی‌هایی را برای اهالی این حوزه به همراه داشته است. به خطر افتادن امنیت شغلی مولفان و مترجمان، تصویرگران، ویراستاران و ظهور نویسندگان جدیدی که با کمک هوش مصنوعی توانسته‌اند به‌عنوان یک نویسنده متوسط مطرح شوند، از این جمله است.

از جمله حوزه‌هایی که این دست نگرانی‌ها در آن پررنگ است، حوزه نشر کودک و نوجوان است. استفاده از هوش مصنوعی در نشر کتاب‌های کودکان طی ماه‌های اخیر تأثیر قابل توجهی بر این صنعت گذاشته است. تصاویرسازی‌های انجام شده توسط هوش مصنوعی شیوه خلق و نشر کتاب‌های کودک را وارد مرحله جدیدی کرده است. برخی ناشران از ابزارهای هوش مصنوعی برای خلق کل کتاب، از متن تا جلد استفاده می‌کنند، در حالی که برخی دیگر از تصاویر تولید شده با هوش مصنوعی برای تکمیل روش‌های سنتی تصویرسازی استفاده می‌کنند.

صنعت نشر , هوش مصنوعی , کتاب , بازار نشر ,

استفاده از هوش مصنوعی در نشر کتاب‌های کودکان همچنین سؤالاتی را در مورد نقش هنرمندان انسانی و ارزش روش‌های سنتی تصویرسازی مطرح می‌کند. برخی منتقدان استدلال می‌کنند که تصاویر تولیدشده با هوش مصنوعی جایگزین هنرمندان انسانی می‌شوند و معیشت تصویرگران و نویسندگان را تهدید می‌کند. نگرانی اصلی این است که با پیشرفته‌تر شدن هوش مصنوعی، تقاضا برای آثار هنری خلق‌ شده توسط انسان ممکن است کاهش یابد و این امر می‌تواند منجر به از دست رفتن مشاغل و کاهش ارزش کار هنر انسان شود.

با وجود این نگرانی‌ها، استفاده از هوش مصنوعی در نشر کتاب‌های کودکان در سال‌های آینده احتمالاً همچنان رو به رشد خواهد بود. با پیشرفت فناوری هوش مصنوعی و در دسترس‌تر شدن آن، ناشران و نویسندگان بیشتری احتمالاً از تصاویر طراحی شده با هوش مصنوعی در آثار خود استفاده خواهند کرد. راندمان و صرفه‌جویی در هزینه ابزارهای هوش مصنوعی، آنها را به گزینه‌ای جذاب برای تولید سریع محتوای باکیفیت تبدیل می‌کند.

در سوی دیگر ماجرا، مخاطبان این آثار، یعنی کودکان و نوجوانان قرار دارند. افزایش استفاده از هوش مصنوعی در میان این گروه نیز نگرانی‌هایی را در میان پژوهشگران به همراه داشته است.

براساس این نگرانی، طی ماه‌های اخیر نشست‌های مختلفی در جهت چاره‌جویی برگزار شد. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد بازار طراحی اپلیکیشن‌هایی که قادر باشند میان متن خلق شده توسط انسان و هوش مصنوعی را تشخیص دهند، رفته‌رفته گرم می‌شود.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

۵۰ درصد بازار کتاب کودک در دست آثار ترجمه است


– اخبار فرهنگی –

به گزارش خبرگزاری تسنیم، نشست” تبیین ضرورت توجه به‌ نشر بین‌الملل در آستان قدس رضوی ” با حضور عبدالحمید طالبی، رئیس سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی و جمعی از مدیران تولید و فروشگاه‌های انتشارات به‌نشر در تالار شیخ بهائی سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار شد.

مسعود فرزانه، مدیرعامل انتشارات به‌نشر، در ابتدای این نشست با تاکید بر اهمیت توسعه نشر بین‌الملل گفت: آستان قدس رضوی با برخورداری از مجموعه فعالیت انتشاراتی در حوزه‌های مختلف از کودک و نوجوان تا پژوهش و … نیازمند توسعه فعالیت‌های نشر کتاب فراتر از مرزها است تا تشنگان معارف رضوی و فرهنگ اهل بیت(ع) در آن سوی‌ مرزها بتوانند از این معارف بهره‌مند شوند.  

به گفته او؛ برای رسیدن به این هدف مهم باید از تجارب مدیران موفق در حوزه فرهنگی بهره گرفت. به امید اینکه این نقطه نظرات و پیشنهادات فتح بابی باشد که این مسیر را درستی و به صورت صحیح طی کنیم.

محسن مومنی شریف، نویسنده و عضو موسس، بازرس و عضو اسبق هیئت مدیره انجمن قلم ایران نیز دیگر سخنران این نشست بود. او در موضوع اهمیت و لزوم «نشر بین‌الملل» در آستان قدس رضوی با اشاره به فرموده‌ امام رضا(ع) مبنی بر اینکه هر کسی که می‌خواهد امر ما را زنده نگه دارد، شایسته است که علوم ما را بیاموزد و سپس آن را به مردم بیاموزاند؛ چراکه مردم اگر با زیبایی های کلام ما آشنا شوند، از ما پیروی می کنند، اظهار کرد: محاسن کلام در واقع فرهنگ اهل بیت(ع) و معارف اسلامی است که شایسته در جهان هم گسترش پیدا کند. در روزگاران قدیم علما و تجار با طی کردن مسیرهای طولانی این وظیفه مهم را بر عهده داشتند که در جهان امروز به دلیل گسترش راه‌های ارتباطی این امر تسهیل شده است.

 وی یکی از مولفه‌های ورود به حوزه نشر بین‌الملل را ایجاد نهضت ترجمه عنوان کرد و افزود: وظیفه ما در آستان قدس رضوی این است که به لحاظ فرهنگی و اقتصادی به نشر بین الملل توجه داشته باشیم. تیراژ کتاب اوایل انقلاب 10 هزار شمارگان بود؛ ولی در حال حاضر این رقم به دو هزار یا هزار نسخه کاهش یافته است. با توجه به شرایط فعلی و برای ماندن در بازار کتاب باید برای حضور در عرصه بین‌المللی برنامه‌ریزی کنیم.

وی با اشاره به الزامات ترجمه آثار داخلی به زبان‌های خارجی تصریح کرد: هر اثری از جمله آثار بومی قابلیت ترجمه ندارد. با توجه به رویکرد سال‌های اخیر، آثار حوزه دفاع مقدس با استقبال خوب ناشران بین‌المللی و مخاطبان واقع شده است. باید آثار توسط مترجمان ماهر ترجمه شود که به زبان‌های خارجی و فرهنگ آن کشورها تسلط کامل داشته باشد و یا زبان مقصد زبان مادری او باشد.

نیازمند کار آموزشی و ‌‌ترویجی برای غنی‌سازی کتاب کودک هستیم

مومنی شریف ادامه داد: هر ناشری که قصد ورود به حوزه نشر بین‌الملل دارد باید یک بخشی یا سازمانی را با هدف رصد و پایش بازار ایجاد کند که با توجه به نیاز کشور مقصد، آثار مناسب‌سازی و به صورت حرفه‌ای ترجمه شود. هم چنین باید برای معرفی آثار به ناشران بین‌المللی، سایتی با پیوست‌های رسانه‌ای طراحی شود. در ترجمه آثار تنها ملاک آثار کتاب‌های چاپی نیستند بلکه می‌توان به دیگر پنجره‌های درآمدی کتاب از جمله کتاب صوتی، اقتباس ، انیمیشن و … توجه کرد.

مومنی شریف با تاکید بر اینکه توسعه تمدن نوین اسلامی نیازمند حضور در مجامع بین‌المللی است، افزود: برای رسیدن به این منظور باید از بومی بودن فراتر رویم. طراحی شعار و بهره گیری از چهره‌های بین المللی برای ارتباط با ناشران خارجی، بکارگیری نیروهای با انگیزه‌های قوی اعتقادی و فرهنگی، تولید آثار مناسب و انجام کار به صورت پیوسته و مستمر از دیگر الزامات حضور در عرصه نشر بین‌المل است.

عضو هیات مدیره انتشارات به‌نشر با تاکید بر اینکه هر جا با زبان هنرمندانه به اقتضائات فرهنگ مقصد توجه کردیم موفق بودیم، اظهار کرد: یکی از نقاط قوت نشر آستان قدس رضوی در جهان داشتن آثاری غنی از منظر معارفی، محتوایی و تصویرگری است و در این زمینه می‌توان از ترجمه آثار برتر حوزه کودک و نوجوان با موضوعات ترویج آموزه‌های اخلاقی، اهمیت خانواده و لزوم تفکر و اندیشه ورزی شروع کرد. به طور مثال انیمیشن” شکرستان”، کتاب‌های” قصه ما مثل شد”، از محمد میرکیانی با استقبال خوب مواجه شده است که ترجمه این آثار نیز در مجامع بین‌المللی با استقبال روبرو خواهد شد.

مومنی شریف، از آژانس‌های ادبی به عنوان موتور پیشران ترجمه آثار یاد کرد و افزود: باید از تجارب آژانس‌های به عنوان حلقه واسط نشر بهره گرفت و نیز اتحادیه ناشران همسو نیز ایجاد کرد. متاسفانه، 50 درصد بازار کتاب کودک کشور ترجمه آثار خارجی است که باید در این میان کتاب خوب برای تامین خوراک داخلی ترجمه شود.

این فعال فرهنگی، یکی از مهم‌ترین چالش پیش روی نشر بین‌الملل نبود ثبات قیمت ارز عنوان کرد و افزود: حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی، اخذ مجوز انتشار در برخی از کشورها، توجه به قالب‌های رمان و داستان، ترجمه آثار نویسندگان برجسته، تبادل و ارتباط با ناشران خارجی و مراکز علمی از جمله دانشگاه‌ها از جمله راهکارهای توسعه و ورود به حوزه نشر بین‌الملل است‌.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم