ابومهدی المهندس پناه مسیحیان و ایزدیان بود


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «جمال» نوشته شهلا پناهی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده روایتی از زندگی ابومهدی المهندس از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی است.

کتاب «جمال» به بخشی از زندگی مبارزاتی و سال‌ها جهاد شهید «جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم» معروف به «ابومهدی المهندس» از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی و نایب رئیس حشدالشعبی عراق می‌پردازد که به همراه حاج‌قاسم سلیمانی در فرودگاه بین‌المللی بغداد به شهادت رسید. شهید ابومهدی المهندس یکی از چهره‌های برجسته و اثرگذار مقاومت اسلامی بود که نقش بی‌بدیلی در مبارزه با تروریسم و دفاع از مردم منطقه داشت.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«تو بیروت به فعالیتم ادامه دادم. اخبار حزب‌الدعوه رو تو عراق و کویت دنبال می‌کردم. یه بار تو این مرور اخبار، در صفحۀ اول روزنامۀ وطن عکس تعدادی از مبارزا و مجاهدای حزب‌الدعوه رو دیدم که بهشون مظنون بودن و تحت تعقیب. دوربین که خاموش شد، پیرمرد، کمی آرام، انگار که نباید کسی حرفش را می‌شنید، به سیّدامیر گفت: «ابومهدی المهندس رو که حتماً می‌شناسی؟» سیّدامیر گفت: «بله. عکسش بین اعضای حزب‌الدعوه روی جلد روزنامه بود. البته چون از روی اطلاعات گذرنامه نوشته بودن، اسم اصلیش، یعنی جمال جعفر ابراهیم، زیر عکسش نوشته شده بود.»

به بهانه شهادت شهید ابومهدی المهندس و سردار حاج قاسم سلیمانی، همچنین هفته مقاومت به گفتگو با شهلا پناهی نویسنده این کتاب پرداختیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* خانم پناهی نگارش کتاب «جمال» سفارش انتشارات بود یا خودتان سراغ آن رفتید؟

شروع کتاب جمال قبل از شهادت ابومهدی جرقه خورد و تصمیم داشتم این کتاب را به صورت خاطرات شفاهی بنویسم. از نمایشگاه کتاب سال ۹۸ که شهید ابومهدی به تهران آمده بودند پیگیر جلسه دیدار با ایشان بودم تا بتوانم خاطرات شفاهی شان را ثبت کنم حتی یک سفر را به عراق ترتیب داده بودم تا دیداری داشته باشم، اما به دلایلی سفر لغو شد و پس از آن اتفاق شهادت ایشان رخ داد.

بعد از شهادت ایشان با توجه به صمیمیت بیش از اندازه‌ای که با شهید حاج قاسم سلیمانی داشتند حس کردم خوب است که این رفیق صمیمی را بشناسیم. رفیقی که سال‌ها در کنار حاج قاسم بوده است. بنابراین به این فکر افتادم که به سراغ معرفی شهید و مرور زندگی نامه ایشان بروم و فکر می‌کنم بعد از مراسم چهلم ایشان اولین سفر به عراق را داشتم و کار کلید خورد.

* نگارش کتاب چقدر زمان برد؟

پیش از پاسخ باید بگویم که فقط لطف و عنایت خداوند بود که این کار شکل گرفت. چون همزمان با شروع پروژه، همه‌گیری ویروس کرونا اتفاق افتاد و پس از آن مرزها بسته شده بودند، ترددها سخت بود و مرز هوایی کاملاً بسته بود. بنابراین برای سفر باید ویزای یک ماهه می‌گرفتم و برمی‌گشتم، این فرایند ادامه داشت و هیچ چیز جز لطف اهل بیت پشتیبان من نبود.

من سابقه کار تحقیق در عراق را زمانی که کار تحقیقاتی در مورد شهید مرتضی حسین پور انجام می‌دادم، داشتم. به این ترتیب بسیاری از فرماندهان عراقی را می‌شناختم و از طرفی هم حشدالشعبی سفارش دهنده و پشتیبان پروژه بودند که کار انجام شود. به همین دلیل تحقیقات در مسیر از ولادت تا شهادت شهید ابومهدی ظرف دو سال و نیم و ۹۶ درصد از کار در عراق انجام شد.

در این کتاب سراغ فرماندهان حشد الشعبی، گروه‌های مقاومت، نخست وزیران، نمایندگان مجلس، دفاتر مراجع و افراد تاثیر گذار عراق به لحاظ سیاسی، فرهنگی، علمی و اجتماعی رفتم و مصاحبه با آنها شکل گرفت. همچنین مصاحبه‌ای هم با مسئولان، علما، فرماندهان گروه‌های مختلف ادیان از جمله علمای سنی، فرمانده گروه ایزدی‌، گروه شِبک ها و کردها داشتیم.

زمانی که اسم حاج ابومهدی می‌آمد همه دوست داشتند خاطراتشان را بگویند و به این ترتیب توانستیم کار را جمع کنیم و می‌توان گفت تحقیق کاملی شکل گرفته است. برای مثال در نگارش فصل جوانی و نوجوانی و ورود شهید المهندس به حزب الدعوه، به سراغ مسئولانی که جز فرماندهان نظامی بودند و در سابقه زندگی و پرونده فعالیت سیاسی‌شان از اعضای حزب الدعوه بودند رفتم.

در مورد خاطرات محل زندگی شهید نیز به روستای القُرنه در بصره رفتم. دوستان دوران دبستان و راهنمایی ایشان را دیدم و در خانواده هم با برادر، خواهرها و خاله حاج ابومهدی صحبت کردم و تنها مصاحبه ما در ایران مصاحبه با خاله، دختر خاله، خواهر بزرگ‌تر ایشان بود اما باقی مصاحبه‌ها در عراق بود.

* کمی هم از چالش‌ها و سختی نگارش کتاب بگویید.

همان‌طور که گفتم شیوع ویروس کرونا در زمان تحقیق کتاب از مشکلات من بود. بحث زبان و هماهنگی با مقامات بالا دستی نیز از دیگر سختی‌های این مسیر بود که البته با هدف معرفی این شهید به جامعه خودمان شیرین می‌شد. چون حاج ابومهدی یکی از افراد تاثیرگذار جبهه مقاومت هستند و به دلیل رفاقت، برادری و صمیمیت بین ایشان و حاج قاسم تحمل کردن این سختی‌ها راحت تر بود و خب خیلی از دوستان شهید به ما در این راه کمک کردند.

ابومهدی المهندس پناه مسیحیان و ایزدیان بود

* به نظر شما دلایل کمبود اثر با محوریت زندگی شهید ابومهدی چیست؟

به این سوال از نگاه فردی که می‌خواهد مستند بنویسد پاسخ می‌دهم. کتاب‌های من رمان‌های مستند هستند و همه اجزای آن واقعی است. زمانی که شما به دنبال نگارش کار مستند هستید باید تحقیق میدانی داشته باشید و در آن منطقه حضور پیدا کنید تا اطلاعات جمع آوری کنید. یعنی کار مستند را نمی‌شود از دور انجام داد، باید در میدان کار و پای کار باشی به همین دلیل حس می‌کنم شاید فاصله، محدودیت و ممنوعیت‌ها باعث می‌شود کار کمتری انجام شده باشد.

این مقوله را به صورت کلی می‌گویم که شاید در حوزه نگارش کتاب و رمان به خصوص کار برای شهدا، چون تحقیق قبلی انجام نمی‌دهیم به همه سطوح تحقیقاتی دست پیدا نمی‌کنیم. درباره همین کتاب ممکن است نقدهایی وجود داشته باشد. بسیاری از افراد معتقدند درباره هر شهید یک کتاب کافی است، اما به نظرم درباره شهدا و یا شخصیت‌های بارز تاریخی از نگاه‌ها و زوایای مختلف می‌توان نوشت. یعنی هرچه این افراد را معرفی کنیم اتفاق بهتری می‌افتد اما باید سختی‌های این مسیر و ممنوعیت و محدودیت‌ها را به جان خرید.

در کار مستند نمی‌شود با شرایط خوب و راحت کار کرد، به قول معروف در کار تحقیق میدانی فرش قرمز برای محقق پهن نمی‌کنند حتی بسیاری از مواقع سنگ ریزه هم در مسیر وجود دارد اما باید در این کار ماند و پشتکار داشت و از همه مهمتر از خود شهید بخواهیم کار پیش برود.

برای حاج ابومهدی جای کار زیاد است. باتوجه به اینکه وسعت قصه مقاومت در عراق بسیار زیاد است، یعنی شما قصه‌های با موضوع مقاومت، ایثار و مبارزه با استکبار و به خصوص آمریکایی‌هایی ها را بسیار می‌شنوید. به بیان دیگر یک تاریخ ۱۰۰ ساله مبارزه در عراق وجود دارد. به نظرم ورود به این حوزه می‌تواند اتفاقات خوبی رقم بزند اما از سختی‌ها باید یک فرصت ایجاد کرد و از آن فرصت استفاده کرد.

* کدام بخش از زندگی شهید ابومهدی برای شما جالب و تاثیرگذار بود؟

یکی از اتفاقات بسیار جالب حین تحقیق کتاب که برای من شیرین بود؛ ارتباط حاج ابومهدی با افراد مختلف، عقاید و ادیان در عراق بود. ما رهبران مذهبی داریم که فقط به گروه مذهبی خاص خود و یا فرماندهانی که فقط به محل ماموریت خود اکتفا می‌کنند. در صورتی که همه جای عراق می‌توانستید نشانه‌هایی از حاج ابو مهدی ببینید. با ترکمن‌ها که صحبت می‌کردم همان‌قدر حاج ابومهدی را دوست داشتند که کردها. و همچنین عرب‌ها و نقطه خیلی پررنگ این همنشینی و رفاقت و پدری کردن حاج ابومهدی برای همه گروه‌ها بود.

به خاطر دارم فرمانده گروه مسیحیان از پدری کردن حاج ابومهدی تعریف می‌کرد یا فرمانده و مسئول گروه ایزدیان در عراق می‌گفت زمانی که برای کمک به زن و بچه‌های ایزدی، راه نجاتی نداشتیم تنها کسی را که برای کمک می‌شناختم حاج ابومهدی بود.

از شِبک ها، سنی‌ها، ایزدی‌ها، مسیحیان، شیعیان و مراجع افراد زیادی بودند که حاج ابومهدی را دوست داشتند و به نظرم این مقوله خیلی جالب است بزرگترین حُسنی که حاج ابومهدی داشت پدری کردن بود. برای مثال زمانی که منطقه‌ای آزاد می‌شد ایشان می‌رفتند کنار بچه‌ها و با آنها صحبت می‌کردند و یا به مستمندان رسیدگی می‌کردند و یا کنار جوانان تلاش می‌کردند با ظاهری جوان پسند حضور پیدا کنند. به نظرم حتی قبل از بُعد نظامی‌گری و هوش سرشاری که شهید ابومهدی در مدیریت بحران جنگی داشتند این همنشینی و پدر بودن حاج ابومهدی است که بسیار دلچسب است.

به بیان دیگر پای صحبت هر عراقی که می‌نشینی یعنی افراد با سطوح مختلف قبل از هر تعریفی از حُسن خلق، مانوس بودن و رفیق همپا بودن حاج ابومهدی تعریف می‌کردند، فکر می‌کنم نباید شخصی مانند ابومهدی را محدود به بُعد نظامی کرد و وجوه مختلف زندگی ابومهدی را باید بیان کرد. نوع برخورد ابومهدی با زنان، جوانان و کودکان هر کدام یک کتاب مجزا هستند. شهید ابومهدی حتی در برخورد با اسیران داعشی نیز با لطافت برخورد می‌کردند و پدری و محبت کردن ایشان از همه شیرین‌تر بود و بیشتر به دل می‌نشیند.



منیع: خبرگزاری مهر

«هفت سین» به‌چه‌معناست و از چه‌زمانی وارد فرهنگ ایران شد؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از دوران کهن تا امروز در ایران جشن‌ها و آیین‌های بی‌شماری برپا شده است که بسیاری از آنها در گذر زمان به فراموشی سپرده شده‌اند، اما با همه تاریخ پر فراز و نشیب ایران، با وجود چندین شکست تاریخی و چیرگی بیگانگان بر ایران و هجوم اسکندر، تازی‌ها، مغول‌ها و دیگر بیگانگان نوروز همواره پایدار مانده و اکنون نمادی برای ایستادگی، آزادی و خردمندی ملتی است که می‌توان بر او ستم کرد اما هویت فرهنگی و سنت‌های مردمش را نمی‌توان گرفت.

نوروز از گذشته تا امروز همواره با آیین‌ها و سنت‌های مختلفی همراه بوده است؛ سنت‌هایی که گاه میان مردم ایران فرهنگی مشترک است و گاه مختص به یک ناحیه و منطقه‌ای خاص، با این همه، این ایام همواره برای ایرانی‌ها نمادی از زندگی، نوزایی و شکفتگی بوده است، از جمله آیین‌های مشترک میان تمام اقوام ایرانی، سفره هفت سین است که با گذر ایام، همچنان پای ثابت سفره‌های ایرانی در لحظه تحویل سال است.

امیراسماعیل آذر، پژوهشگر، در گفت‌وگویی با تسنیم، ریشه این سنت را این‌طور توضیح داد: آداب و رسوم مربوط به نوروز جزو آیین‌های فولکلور ایرانی‌هاست که از گذشته وجود داشته است، اما از زمان صفویه حضور آنها را در ادبیات فارسی شاهد هستیم. اوج پرداختن به این موضوعات در دوره قاجار است؛ و این موضوع هم نشئت‌گرفته از نگاه غربی‌ها به آداب و فرهنگ ایرانی‌هاست. سیاحان بسیاری در این دوران از غرب وارد ایران شدند و شروع به نوشتن درباره فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی‌ها کردند، اکثر این نقل‌قول‌ها از 200 سال پیش شروع شده است.

به‌گفته او؛ برای این موضوع هم نقل‌قول‌های متعددی وجود دارد، گفته می‌شود که در زمان‌های گذشته سینی‌ای از چین وارد ایران شد که در آن هفت گودی وجود داشت و در هرکدام از این گودی‌ها، یک عنصر و چون این سینی به هفت قسمت تقسیم شده بود،‌ به «هفت سین» معروف شد، این یک نقل قول است، اما در واقع این‌که چرا به «هفت سین»، «هفت سین» اطلاق می‌شود نه «هفت شین» کسی نمی‌داند. با وجود این، می‌توان درباره پیشینه هرکدام از اجزای هفت سین صحبت کرد؛ مثلاً سکه که تاریخ پیدایش آن کم‌وبیش مشخص است، برای آرزوی سالی پررونق در «هفت سین» گذاشته می‌شود، یا درباره «سبزه» نیز نقل‌قول‌هایی وجود دارد؛ مثلاً اینکه کسب‌وکار کشاورز رونق داشته باشد.

برخی از پژوهشگران بر این نکته تأکید دارند که تاریخ دقیق ورود هفت سین به مراسم نوروزی به‌طور دقیق مشخص نیست اما یکی از قدیمی‌ترین اسنادی که نشانگر نماد هفت سین است مطلبی است که ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه بیان کرده است: «چون جمشید بر اهریمن که راه خیر و برکت و باران و سبزشدن گیاه را گرفته بود، پیروز شد و دوباره باران باریدن گرفت و گیاهان سبز شدند، مردم گفتند روز نو (یعنی روز نوین و دوره‌ای تازه) آمده است، پس هر کسی ظرفی جو کاشت و مردم در روز نوروز در هفت طرح، هفت نوع غله کاشتند و سبز کردند.»

یکی دیگر از منابع کهنی که به هفت سین اشاره کرده «المحاسن و الاضداد» جاحظ است، در این کتاب آمده است که ساسانیان در نوروز هفت دانه را بر هفت ستون می‌کاشتند یا نانی می‌پختند از هفت غله مختلف.

در برخی از منابع هفت سین پیوندی با ریشه‌های اساطیری دارد، منیژه مشیری، پژوهشگر، در «نوروز و نگاهی کهن به سفره هفت سین» می‌نویسد: بررسی متون کهن تاریخی و اساطیر ایرانی نشان می‌دهد که نوروز و رسم‌های مربوط به آن، از جمله چیدن هفت سین، ریشه در زمان‌های بسیار دور دارد. چیدن سفره هفت سین در آن زمان‌ها فقط برای تزیین و زیبایی نبوده، بلکه فلسفه چیدن آن جنبه تقدیسی و آیینی داشته است.

به‌گفته او؛ سرزمین‌ها وقتی مورد تهاجم قرار می‌گیرند، معمولاً یکی از اهداف قوم فاتح، نابود و ریشه‌کن کردن فرهنگ و تمدن قوم مغلوب و جانشین کردن فرهنگ و تمدن خود است، همچنین به‌طور ویژه، قوم مهاجم سعی در تحمیل زبان و آداب و رسوم و جهان‌بینی خود دارد. مردم سرزمین اشغال‌شده برای حفظ فرهنگ و تمدن خود از راهکارهای مختلفی استفاده می‌کنند، برای مثال، ممکن است در ظاهر خود را مطیع وضعیت جدید نشان دهند، ولی در باطن به اعتقادات فرهنگ خود پایبند بمانند و مخفیانه آداب و رسوم خود را اجرا کنند، راهکار دیگر این است که مردم فقط یک رنگ و لعاب ظاهری از فرهنگ قوم غالب به آداب و رسوم کهن خود می‌زنند و خود را همسو با فرهنگ جدید نشان می‌دهند تا به این وسیله آداب و رسوم خود را زنده نگه دارند، حال اگر این تهاجم‌ها تکرار شود، رفته‌رفته اصل فرهنگ و تمدن آن قوم دستخوش تحولات گوناگونی می‌شود و این گسست‌های تاریخی، یک قوم را از اصل فرهنگ و تمدن خویش دور و بی‌خبر می‌سازد.

مشیری می‌افزاید: سرزمین ایران، نیز طی تاریخ خود درگیر چنین تهاجم‌هایی از جمله حمله اسکندر، اعراب، مغول و امثال آن بوده است، گرچه در حقیقت آنچه ما به‌عنوان سفره هفت سین در نوروز تدارک می‌بینیم، یادگاری به‌جامانده از دوران کهن است، بر اثر گذر از صافی تهاجم‌ها و رویدادهای متعدد تاریخی و فراز و نشیب‌های حاصل از آنها دستخوش تحولات گوناگونی شده است، پس سفره هفت سین در اصل چه بوده است؟

به‌گفته این پژوهشگر؛ مردم دوران باستان با چیدن سفره هفت سین نوعی مراسم آیینی برای هفت امشاسپند اجرا می‌کرده و آنچه را روی سفره هفت‌سین قرار می‌داده‌اند، در حقیقت هر یک نماد یکی از این هفت سپند بوده است. شاید طی تاخت‌وتازهای بیگانگان که سعی در نابودی فرهنگ این سرزمین داشتند، مردم برای حفظ این آیین باستانی خود ترجیح داده‌اند به‌جای استفاده از واژه‌های هفت سپند با حرف آغازین واژه سپند که حرف الفبایی «سین» است، نام رمزگونه و اختصاری «هفت سین» را جانشین کنند و در نتیجه آنچه در زمان حاضر به‌روی سفره هفت سین چیده می‌شود، چیزهایی است که پس از هر تهاجم، بنا بر اقتضائات شرایط فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و جغرافیایی در طول تاریخ به این سفره اضافه یا از آن حذف شده است.

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

ترجمه «بلندی‌های بادگیر» به چاپ دهم رسید


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «بلندی‌های بادگیر» نوشته امیلی برونته با ترجمه علی اصغر بهرام بیگی به‌تازگی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ دهم رسیده است. این کتاب دربرگیرنده قصه عشق میان کارتین ارنشاو و هیت کلیف است.

هیت‌کلیف مرد کولی‌زاده‌ جوانی است که توسط خانواده‌ ارنشاو به سرپرستی گرفته می‌شود. میان او و دختر خانواده یعنی کتی عشقی شکل می‌گیرد. اما این عشق سرانجام خوشی ندارد. در نهایت. هیت‌کلیف که پس از این ماجراها، فشارهای روحی زیادی را تحمل کرده است، دست به گرفتن انتقام می‌زند.

از «بلندی‌های بادگیر» اغلب به عنوان نمونه‌ای از داستان رمانتیک یاد می‌شود. گفته می‌شود این رمان می‌تواند به نوعی از داستان زندگی خود برونته و شخصیت و باورهایش شکل گرفته باشد. در این رمان برونته جهانی را ترسیم می‌کند که در آن آدم‌ها زود ازدواج کرده و به همین ترتیب زود از دنیا می‌روند، که در دوره‌ زندگی او به همین صورت بوده است. ازدواج زودهنگام و مرگ در جوانی هر دو به عنوان نشانه‌هایی از رمانتیک در نظر گرفته می‌شوند، چراکه اکثر هنرمندان آن دوره در جوانی فوت کردند.

این کتاب چند موضوع اصلی را در برمی‌گیرد که به ترکیب داستان پیچیده و پر از احساسات آن کمک می‌کند:

۱. عشق و انتقام: عشق پیچیده و نافرجام بین هیث‌کلیف و کاترین و تلاش هیث‌کلیف برای انتقام از کسانی که او را آزار داده‌اند، موضوعات محوری کتاب هستند.

۲. قدرت و نابرابری اجتماعی: داستان به بررسی تفاوت‌های طبقاتی و تأثیر آن بر روابط بین افراد می‌پردازد. هیث‌کلیف که ابتدا به عنوان یک یتیم وارد خانه ارنشاو می‌شود، با تفاوت‌های اجتماعی و تبعیض دست و پنجه نرم می‌کند.

۳. طبیعت و فضاسازی: محیط سرد و بادگیر واثرگذاری آن بر حال و هوای شخصیت‌ها و پیشرفت داستان، یکی دیگر از موضوعات مهم است. طبیعت خشن و بی‌رحم مظهر درونیات خشن و پرتنش شخصیت‌هاست.

۴. تنهایی و انزوا: بسیاری از شخصیت‌های داستان درگیر تنهایی و انزوا هستند، چه به دلیل شرایط اجتماعی و چه به دلیل انتخاب‌های شخصی.

۵. نکوهش جامعه و نقش‌های جنسیتی: رمان نقش‌های سنتی جنسیتی و انتظارهای اجتماعی را به نقد می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه این مسائل می‌توانند به رفتارها و تصمیم‌گیری‌های افراد آسیب برسانند.

علی‌اصغر بهرام‌بیگی پیش از این کتاب‌هایی از جمله: «مرگ یک فروشنده» از آرتور میلر، «یک وجب خاک» از ارسکین کالوود را انجام داده است. این‌مترجم «بلندی‌های بادگیر» از امیلی برونته را سال ۱۳۳۵ ترجمه کرد.

چاپ دهم این‌کتاب با ۴۴۸ صفحه و قیمت ۴۵۰ تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

یادداشت| دنیا در مکتب علوی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیدمحمود جوادی، پژوهشگر به‌مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امیرالمؤمنین، امام علی (ع)، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده، نوشته است:

دنیا با همه زیبایی‌ها و زشتی‌هایش و اشکال مختلف تضادهایی که در آن وجود دارد، از دید دنیاپرستان دار بقا و از دید مومنان و زاهدان سرای ابتلا و فنا بوده و هست. دنیایی که از روز قدم نهادن حضرت آدم علیه السلام در آن تا امروز شاهد آمد و رفت انبیاء، صالحان، پادشاهان، ستمگران، دانشمندان، خوبان، مجرمان و … و … است، به مانند مائده‌ای است که برای مدت کوتاهی برای ما گسترانده شده تا از نعمت‌های مادی و معنوی آن به اندازه میل و ظرفیت خود بهره مند شویم و سپس از آن عبور کنیم.

این عروس هزار داماد از دیرباز تا کنون نزد دنیاپرستان عشرتگاهی برای کامیابی ها و تجربه کردن لذت های فراوان و بی پایان بوده است و برای زاهدان کاشانه ای تنگ و آزاردهنده که باید در آن مورد ابتلا و امتحان قرار بگیردند. دنیا، سرایی است که جَستن از چنگ دام هایش دشوار و دویدن دنبال لذت ها و سراب های بی پایانش ویرانگر و بدفرجام است.

با این حال توجه کردن به دنیا نه آن قدر مذموم است که باید به طور مطلق از آن دوری جُست و در آن رهبانیت پیشه کرد و نه پشت کردن به آن ممدوح است که تصور شود هدف از قرار گرفتن ما در این دنیا محروم کردن خود از نعمت‌های آن است، پس نباید از لذت‌های مشروع آن بهره‌مند شد. 

سخنی مشهور و منسوب به امام علی علیه ‌السلام که در آن خوب زیستن در دنیا و توجه به آخرت را به‌طور همزمان تشویق و ترغیب می کند، وجود دارد که می فرماید: «إعمَلْ لِدُنیاکَ کأنّکَ تَعیشُ أبدا، و اعمَلْ لآخرتِکَ کأنّکَ تَموتُ غَدا»؛ چنان برای دنیا کار کن که گویا جاودانه خواهی ماند و برای آخرتت چنان کار کن که انگار فردا خواهی مرد. البته مشابه این سخن در برخی متون و کتاب‌ها به رسول خدا (ص) و امام حسن مجتبی علیه السلام نیز نسبت داده شده است که نشان می دهد نگاه معصومین علیهم السلام به دنیا نگاهی کاملاً منطقی، متعادل و یکسان است و تناقضی میان فرمایشات ایشان در این زمینه وجود ندارد.

تعریف دنیا 

امام علی علیه ‌السلام با تأسی از قرآن کریم در بخشی از نهج البلاغه آنجا که ایجاب می‌کند، این‌ چنین دنیا را می ‌ستاید: «إنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا، وَدَارُ عَافِیَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا، وَدَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا، وَدَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا. مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ، وَمُصَلَّى مَلاَئِکَةِ اللَّهِ، وَمَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ، وَمَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ.اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ، وَرَبِحُوا فِیهَا الجنّة» (حکمت 131)؛ دنیا سراى صدق و راستى است براى آن ‌کس‌ که به راستى با آن رفتار کند و جایگاه عافیت است براى کسى‌ که از آن چیزى بفهمد و سراى بى ‌نیازى است براى آن‌ کس ‌که از آن توشه برگیرد، و محلّ موعظه و اندرز است براى کسى که از آن اندرز گیرد. دنیا مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارتخانه اولیاى الهى است. آنان در دنیا رحمت خدا را به ‌دست‌ آورده و بهشت را سود بردند).

همان‌گونه که دنیا از نظر امیرالمومنین علی علیه السلام مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارتخانه اولیاى الهى است، آن حضرت مارا از غرق شدن در امور دنیا برحذر می‌دارد و نسبت به معایب آن آگاه می‌سازد.

امام علی علیه السلام در خطبه 82 نهج البلاغه در توصیف دنیا می‌فرماید: «مَا أَصِفُ مِنْ دَارٍ أَوَّلُهَا عَنَاءٌ، وَآخِرُهَا فَنَاءٌ! فِی حَلاَلِهَا حِسَابٌ، وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ. مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِنَ، وَ مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْهَا وَاتَتْهُ، وَ مَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَیْهَا أَعْمَتْهُ»؛ چگونه خانه دنیا را توصیف کنم که ابتداى آن سختى و مشقّت، و پایان آن نابودى است در حلال دنیا حساب، و در حرام آن عذاب است. کسى که ثروتمند گردد فریب مى‌خورد، و آن کس که نیازمند باشد اندوهناک است، و تلاش کننده دنیا به آن نرسد، و به رها کننده آن، روى آورد. کسى که با چشم بصیرت به آن بنگرد او را آگاهى بخشد، و آن کس که چشم به دنیا دوزد کور دلش مى‌کند.

توصیف معایب دنیا

امام علیه‌السلام همچنین در آغاز فراز سوم خطبه 83 یا خطبۀ غراء ضمن توصیف برخی از معایب دنیا، مردم را از آن بر‌حذر می‌دارد و می‌فرماید: «فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا یُونِقُ مَنْظَرُهَا وَ یُوبِقُ مَخْبَرُهَا، غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ، حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا وَ اطْمَأَنَّ نَاکِرُهَا قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَ قَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَ أَقْصَدَتْ بِأَسْهُمِهَا وَ أَعْلَقَتِ الْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِیَّةِ قَائِدَةً لَهُ إِلَى ضَنْکِ الْمَضْجَعِ وَ وَحْشَةِ الْمَرْجِعِ وَ مُعَایَنَةِ الْمَحَلِّ وَ ثَوَابِ الْعَمَلِ. وَ کَذَلِکَ الْخَلَفُ بِعَقْبِ السَّلَفِ، لَا تُقْلِعُ الْمَنِیَّةُ اخْتِرَاماً وَ لَا یَرْعَوِی الْبَاقُونَ اجْتِرَاماً، یَحْتَذُونَ مِثَالًا وَ یَمْضُونَ أَرْسَالًا إِلَى غَایَةِ الِانْتِهَاءِ وَ صَیُّورِ الْفَنَاءِ»؛

دنیا آبشخورى تیره است و گل آلود. ظاهرش دلفریب است و باطنش هلاک کننده. فریبى است زودگذر و فروغى است غروب کننده و سایه اى است ناپایدار و زوال یابنده و تکیه‌گاهى است فرو ریزنده. فریبندگى کند تا انس گیرد به او، کسى که از آن گریزان است و دل بندد به او، آنکه او را ناخوش دارد. آن گاه چموشى کند و لگد پراکند و دامهاى خود بگسترد و تیرهاى خود در کمان راند و آدمى را در کمند مرگ افکند و به خوابگاهى تنگ و بازگشتگاهى دهشت آورش کشد تا به عیان پاداش اعمال نیک و کیفر کردارهاى بد خویش بنگرد. و این چنین اند کسانى که پس از این مى‌آیند و جانشین گذشتگان مى شوند، زیرا مرگ از هلاک کردنشان باز نایستد و بازماندگان نیز از ارتکاب گناه دست باز ندارند و از کرده پشیمان نشوند، بلکه از رفتار پیشینیان پیروى کنند و پى در پى مى‌گذرند و مى‌روند تا به سر منزل فنا رسند.

امام علی علیه السلام همان گونه که مردم را- طبق دستور قرآن که می‌فرماید: «وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا» (آیه77 سوره قصص) – به بهره‌ مندی‌ در دنیا را ترغیب می‌کند و در عین حال آنان را از افتادن در دام آن برحذر می‌دارد، خود را در درجه اول به سطحی ممتاز و دست نیافتنی در زمینه زهد و دوری از زرق وبرق دنیا رسانده تا الگوی زنده‌ای در ساده‌زیستی باشد و نیز بهانه‌ای دست دشمنان خود ندهد تا آنها نگویند او مردم را به ساده زیستی تشویق می‌کند اما خود به توصیه‌ها و گفته‌های خود عمل نمی‌کند.

نکوهش دنیا

دنیایی‌ که انسان را در دام خود گرفتار کند و به آرزوهای دراز بفریبد و او را از خدا جدا کند، از‌ نظر امیر المومنین علی علیه‌السلام غیر قابل قبول و مطرود است و در‌باره‏‌اش در بخشی از نامه ی شماره 45 نهج‌البلاغه چنین مى ‏فرماید: إِلَیْکِ عَنِّی یَا دُنْیَا، فَحَبْلُکِ عَلَى غَارِبِکِ، قَدِ انْسَلَلْتُ مِنْ مَخَالِبِکِ وَ أَفْلَتُّ مِنْ حَبَائِلِکِ وَ اجْتَنَبْتُ الذَّهَابَ فِی مَدَاحِضِکِ؛ (ای دنیا از من دور شو! زیرا من زمام تو را به گردنت انداخته، خود را از چنگ تو بیرون کشیده و از دام‌هایت گریخته و از گام نهادن در لغزش‌گاه‌های تو دوری گزیده‏‌ام.)

امیر مؤمنان در نهج‌البلاغه در باب نکوهش دنیا، بسیار زیبا و بلیغ و هنرمندانه سخن می‌گوید؛ زیرا مردم 23 سال پس از وفات پیغمبر، شدیداً گرفتار و اسیر زرق و برق دنیا شده بودند، و این دست گره‏ گشا سعى مى‏کند گره‏هاى این کمند را از دست و پاى آن‌ها بازکند. در‌واقع امیر مؤمنان علیه ‌السلام که به‌عنوان پیشوای آزادگان خود را از بند اسارت دنیا رهانیده و در طول زندگی خود پیوسته آن را خوار و حقیر شمرده، در‌واقع کاملاً دنیا را طرد کرده و به‌ روشنی بیان می‌کند که او را به این دنیا نیازی نیست و فریب‌کاری‌های دنیا در او تأثیری ندارد؛ زیرا آن را سه‌طلاقه‌ کرده است: «یَا دُنْیَا یَا دُنْیَا إِلَیْکِ عَنِّی أَ بِی تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَیّ تَشَوَّقْتِ لَا حَانَ حِینُکِ هَیْهَاتَ غُرِّی غَیْرِی لَا حَاجَةَ لِی فِیکِ قَدْ طَلَّقْتُکِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِیهَا». در‌واقع این تعبیر پیشوای پارسایان، علی علیه‌السلام بیانگر ترک کامل دنیای مذموم و کنایه از نهایت نکوهیدگی و زشتی آن است.

امام علی(ع) می‌فرمایند: به دنیا به دید بی اعتنایی که بی میل به آن هستید نگاه کنید زیرا به خدا سوگند به زودی ساکنان زمین نقل مکان می کنند و آنان که با خوش گذرانی با کمال آسایش بسر می‌برند به سخت‌ترین شرایط گرفتار می‌آیند. جوانی ای که رفته به انسان باز نمی گردد و کسی نمی داند برای آینده چه بر سرش خواهد آمد که منتظر آن باشد. شادی در دنیا با غم آلوده است، نیروی بدن به طرف ضعف و سستی می گراید بنابراین فراوان بودن شادی آفرینان شما را مغرور نگرداند زیرا شگفت‌انگیزان به شما وفا نخواهند کرد. خدا رحمت کند کسی را که فکـر کـنـد و پند بگیرد و بینا شود. آنچه در دنیا وجـود دارد به زودی مثل ایـن است کـه قبل نبوده است و آنچه از آخرت وجود دارد به زودی مثـل باقیها خواهد بود.

فرازهایی از کلام امیرالمومنین‏ در باب دنیا

«خُذ مِن الدُّنیا ما أَتاکَ، و تَوَلَّ عمَّا تَولّى عنک، فإن أنت لم تَفعل فأجمِل فى الطَّلَب.» (نهج البلاغه، حکمت 393) از دنیا همان قدر بگیر که به تو مى‏رسد و آنچه از تو رو گرداند، نادیده بگیر و اگر نمى‏توانى چنین باشى لااقل خواسته ات را کمتر کن.

«إذا أقبلت الدّنیا على أحدٍ أعارته محاسن غیره، و اذا أدبرت عنه سلبته محاسن نفسه.» (مروج الذهب، ج 3، ص 434) اگر دنیا به کسى رو کند، خوبی‌هاى دیگران را به طور موقت به او مى‏دهد، و زمانى که به کسى پشت کند، امتیازات و نیکی‌هاى خود او را هم از او مى‏‌گیرد.

«مَن طَلَبَ الدُّنیا طَلَبهُ المَوت حتّى یُخرِجَه عَنها، وَ مَن طلب الآخرة طلبته الدّنیا حتّى یستوفى رزقه منها.». (العقد الفرید، ج 3، ص 157) آن که دنبال دنیا رود مرگ دنبالش مى‌‏رود تا او را از دنیا ببرد و آن که طالب آخرت است دنیا در طلبش مى‏‌رود تا رزقش را به او برساند.

«لایترک الناس شیئاً من أمر دینهم لاستصلاح دنیاهم الّا فتح اللّه علیهم ما هو أضرّ منه.» (نهج البلاغه، حکمت 106) مردم چیزى از امور دینشان را براى نفع دنیایشان ترک نمى‏کنند مگر آن که خداوند زیان‌بارتر از آن را به رویشان خواهد گشود.

«من أصبح على الدّنیا حزیناً فقد أصبح لقضاء اللّه ساخطاً…و من لهج قلبه بحبّ الدنیا التاط قلبه منها بثلاثٍ: همّ لا یغبّه، و حرص لا یترکه، و أملٍ لا یدرکه.» (تذکرة الخواص، ص 144) کسى که به خاطر دنیا اندوهگین باشد از قضا و قدر الهى ناخشنود است…و آن که دلش با دوستى دنیا پیوند خورده باشد قلبش به سه چیز آلوده گردد: اندوهى که از او جدا نشود، حرصى که او را ترک نگوید و آرزویى که هیچ‏گاه به آن نخواهد رسید.

«مثلُ الدُّنیا کَمَثَل الحَیَّةِ، لَیِّنٌ مَسُّها، وَ السَّمُّ الناقِعُ فى جَوفِها، یَهوى إلیها الغِرُّ الجاهل، و یَحذَرُها ذواللُّب العاقِل.» (نهج البلاغه، حکمت 119) دنیا همانند مار است، لمس کردن آن، نرم و ملایم است اما درونش از زهر آکنده است، لذا فریب خورده نادان به آن میل پیدا مى‌‏کند و هوشیار عاقل از آن حذر مى‏‌کند.

«احذروا الدّنیا فإنّها غذّارةٌ غرّارةٌ خدوعٌ، معطیةٌ منوعٌ، ملبسةٌ نزوع، لایدوم رخاؤها، ولا ینقضى عناؤها، و لا یرکد بلاؤها.». (همان، خطبه 220) از زرق و برق دنیا بر حذر باشید که دنیا خیانتکارى است فریبنده و نیرنگباز، بخشنده‏اى است منع کننده، پوشنده‏اى است برهنه سازنده، آرامش آن بى دوام، مشکلاتش بى پایان، و بلاهایش قطع ناشدنى است.

«مَن کانَتِ الدُّنیا هَمَّهُ کَثُرَ فى القیامةِ غَمُّه.» (شرح ابن ابى الحدید، ج 20، ص 211) کسى که دنیا همتش باشد در قیامت اندوهش بسیار گردد.

«مَن کانَتِ الدُّنیا هَمَّهُ اشتدّت حَسرَتُهُ عِندَ فِراقِها.» (مستدرک نهج البلاغه، ص 165) آن که دنیا همتش باشد به هنگام جدایى از آن، حسرتش شدید خواهد بود.

«الدُّنیا سَمٌّ یَأکُلُهُ مَن لا یَعرِفُه.» (غررالحکم، ج 1، ص 69) دنیا، زهرى کشنده است هر که نشناسدش آن را مى‏خورد.

«المَغبُونُ مَن شَغَلَ بِالدُّنیا، وَفاتَه حَظُّهُ مِن الآخرة.» (همان، ص 106) زیانکار کسى است که سرگرم دنیا شده و بهره‏اش از آخرت از دستش رفته است.

«إیّاک و الوَلَهَ بالدُّنیا، فإنّها تُورِثُکَ الشَّقاءَ وَ البَلاء، و تَحدُوک على بَیعِ البَقاءِ بالفَناء.» (نهج البلاغه، خطبه 28)

بر تو باد به دورى از شیفتگى به دنیا، زیرا که تو را به بدبختى و گرفتارى مى‌‏اندازد و تو را به طرف فروختن آخرت به سراى نیستى مى‏‌راند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نسخه صوتی «حماسه سرآغاز» منتشر شد


به گزارش خبرگزاری مهر، نسخه صوتی کتاب «حماسه سرآغاز» نوشته آرمان آرین به تازگی توسط نشر سماوا منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب جلد اول از مجموعه پتش خوارگر است.

پتش‌خوارگر اولین رمان فانتزی و اسطوره‌ای ایرانی است که آرین برمبنای اوستا و بندش نوشته که توسط نشر افق منتشر شده است. این مجموعه پنج جلدی برنده‌ نشان ماهی سیاه کوچولو، نشان نقره‌ای لاک‌پشت پرنده و لوح تقدیر جشنواره‌ کتاب برتر شده و به فهرست کلاغ سفید در کتابخانه‌ بین‌المللی مونیخ راه یافته است.

نشر سماوا کتاب‌های صوتی مجموعه پتش‌خوارگر را به‌تدریج با همکاری نشر افق منتشر خواهد کرد.

«حماسه سرآغاز» اولین کتاب صوتی از این مجموعه است که با صدای حسن همایی، ضبط شده است و می‌تواند تجربه‌ شنیداری برای نوجوانان و بزرگسالان فراهم کند و احساسات و تصاویری را که نویسنده با کلمات ساخته است، به شکل متفاوتی منتقل کند.

این‌کتاب صوتی با مدت زمان ۱۳ ساعت و ۵۰ دقیقه با قیمت ۱۷۵ هزار تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

استقبال از عاشقانه‌های یوسفعلی میرشکاک


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یوسفعلی میرشکاک برای علاقه‌مندان به حوزه شعر، فراتر از یک شاعر است. او سال‌ها در حوزه روزنامه‌نگاری فعالیت کرد و بعد در وادی فلسفه و عرفان قدم گذاشت، کمی وارد حوزه سیاست شد و در نهایت، برای بسیاری از شاعران هم‌روزگار به مرید و معلمی تبدیل شد که گرم و سرد روزگار شعر را چشیده است.

از میرشکاک تاکنون آثار متعددی منتشر شده، در همه این آثار پختگی و استواری کلام اولین نکته‌ای است که از شعر او به ذهن می‌رسد. او قدر کلمه و کلام را می‌داند و برایش ارزش قائل است. وقتی شعر می‌گوید، آسمان و ریسمان نمی‌بافد تا کلامش در کنج ذهن مخاطب بنشیند، فراخور موضوع سخن می‌گوید و همین سبب شده تا پس از سال‌ها، شیرینی کلام او با چند بیت در ذهن ادب‌دوستان جا خوش کند. کیست که با شعر مأنوس باشد و قصیده او در رثای امام امت را از یاد برد، آنجا که گفت:

سر بر آر ای خصم کافر کیش! حیدر مرده است 
معنی انا فتحنا، سرّ اکبر مرده است

صاحب معراج، یعنی مصطفی منبر سپرد
آنکه بر منبر سلونی گفت و منبر مرده است …

 «آنجا که نامی نیست» از جمله دفترهای شعری اوست که از سوی شهرستان ادب به چاپ رسیده. مجموعه‌ای که نمایی از کمال پختگی شعر میرشکاک را چه در موضوع، چه در زاویه دید شاعر به زندگی و چه در کلام و سخن نشان می‌دهد. مجموعه حاضر دربردارنده 52 غزل عاشقانه و آیینی از اوست که از وجهی می‌توان غلبه اندیشه‌های عرفانی شاعر بر دیگر زوایای وجودی او را در این شعرها به تماشا نشست. 

میرشکاک در مقدمه کتاب می‌نویسد: «عقلی که در آستانۀ مرگ برانگیخته شود، به اسبی می‌ماند که در چهل سالگی یورتمه یاد بگیرد. گاه به جنون می‌گویم: از مروت به دور است پس از عمری چهارنعل دواندن من در گرما و سرمای شهر و بیابان، به عقلم وانهی و چنان بگذری که گویی هیچ‌گاهت سروکاری با من نبوده است.

جنون می‌گوید: می‌خواهی بدانی از چه مهالکی تو را گذرانده‌ام؟ اگر در جوانی به فریادت نمی‌رسیدم و از چنگال عقلت نمی‌رهاندم، عمرت در بندگی دنیا تباه می‌شد. خوش باش که در پایان راهی و مرگ بر درگاه است تا برای ابد تو را از بار سنگین پیری و درد سهمگین بودن وارهاند.»

شعرهای مجموعه به سبک قدما عنوانی ندارند و شهرستان ادب کتاب حاضر را با طرح جلدی از مجید زارع منتشر کرده است. در ادامه سروده‌ای او در این مجموعه را می‌توانید بخوانید:

گفتی از اتفاقی که تازه‌ست، از کهن داستان جهان؛ عشق 
اتفاقی که همواره بوده‌است، باستانی‌ترین داستان عشق 

جز همین داستان هرچه خواندم، رنگ نیرنگ و بیهودگی داشت 
رنگ‌ها را گرفت و به من داد، رنج بیرنگی جاودان؛ عشق 

من زمین تھی دست بودم، از گران باری و تیرگی مست 
روشنم کرد و پرواز آموخت، برد آن سوتر از آسمان، عشق 

پهن دشت شگرف بهشت است وسعت تنگنایی که دارد 
لامکان است جایی که دارد درنگنجد به شرح و بیان عشق 

در همه نیستی سوی عشق است، سربه سر هستی‌ام نیستی باد 
بیکران هستی از نیستی زاد، پس چه ترسم من از بیکران عشق

عاشقی گربدانی چه چیزی‌ است، هر دوگیتی به چشمت پشیزی‌ست 
هردمت چون خدا رستخیزی‌ است، می‌شناسی خدا را؟ همان عشق

عاشقی کیمیای وجود است جسم وجان عشق را در سجود است 
عشق بنیان بود و نبود است کفر و دین، آشکار و نهان، عشق 

عشق کرده ست این نغمه را ساز، دیده پایان ره را در آغاز 
درکشیده‌است و در میکشد باز از می خویش رطل گران عشق 

سِر هستی تویی گرنباشی، پا توان بود اگر سر نباشی 
فقر باشی توانگر نباشی، تا کند فارغت زین و آن، عشق 

تا مرا بر زمین مرده دیدی، از فراسوی هستی رسیدی 
روح در قالب من دمیدی، آه ای مادر مهربان؛ عشق

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تصحیح یک لغزش در ذکر روز درگذشت نیما یوشیج


به گزارش خبرگزاری مهر، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دریادداشتی از یدالله جلالی پندری عضو وابسته این فرهنگستان لغزش در ذکر روز درگذشت نیما یوشیج را تصحیح کرد.

در این یادداشت _که به همراه تصویر دست‌نوشته جلال منتشر شده_ آمده است:

مورخان ادبی در ذکر تاریخ تولد و وفات بزرگان ادبیّات متکی به اسنادی هستند که به تواتر رسیده باشد. در مورد روز درگذشت نیما همه اسناد متواتر، شبانگاه سیزدهم دی ۱۳۳۸ را ذکر کرده‌اند و حتّی مرحوم طاهباز که بخش عمده عمر خود را صرف بازخوانی دست‌نوشته‌های نیما کرده بود این تاریخ را در کتاب «زندگی و هنر نیما یوشیج» (تهران، ۱۳۷۵ ص ۱۲۹) آورده است. بنده نیز به اعتماد این اسناد تاریخ مزبور را در کتاب گزینه اشعار نیما یوشیج (تهران، ۱۳۷۰، ص ۳۱) و نیز مدخل «نیما یوشیج» دانشنامه زبان و ادب فارسی فرهنگستان (تهران، ۱۳۹۵، ج ۶، ص ۶۲۱) آورده‌ام.

در این میان جلال آل‌احمد که حاضر و ناظر صحنه فوت نیما بوده در مقاله «پیرمرد چشم ما بود» اشاره‌ای به تاریخ این حادثه نکرده، اما در یادداشتی که اخیراً از آن مرحوم دیده شد و زمان نگارش آن ساعت ۶ بعدازظهر پنجشنبه ۱۶ دی ذکر شده به تاریخ و ساعت فوت نیما اشاره کرده است: «نیما دیشب مرد. دو بعد از نیمه شب: ساعت دو و ده دقیقه بود که در خانه را سخت کوبیدند…» از سویی، خبر درگذشت نیما در همین روز، در دو روزنامۀ عصر شانزدهم دی‌ماه ۱۳۳۸، شماره ۴۹۶۱ روزنامه کیهان و شماره ۱۰۱۰۸ روزنامه اطلاعات نیز منتشر شده است.

ازسوی‌دیگر، بر سنگ مزار نیما «سپیده‌دم پنجشنبه ۱۴ دی‌ماه ۱۳۳۸» به‌عنوان درگذشت شاعر قید شده است که با تقویم تناسبی ندارد، زیرا ۱۴ دی‌ماه آن سالروز سه‌شنبه بوده است.

بنابراین تردیدی باقی نمی‌ماند که تاریخ دقیق فوت نیما باید بامداد پنج‌شنبه ۱۶ دی‌ماه باشد و ذکر شبانگاه در روایت‌های قبلی به علّت قرار گرفتن ساعت دو بامداد در بخشی از شب است.



منیع: خبرگزاری مهر

کتاب‌هایی که در سال ۱۴۰۳ مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نوروز فرصتی است برای نو شدن، نو زیستن و همپای بهار، دوباره جوانه زدن. فرصتی است برای خواندن کتاب‌های تازه و آثاری که در طول سال به دلیل مشغله‌های روزمره در کتابخانه خاک خورده‌اند و فرصت نکرده‌ایم سراغی از آنها بگیریم و کمی پای صحبتشان بنشینیم. ایام نوروز فرصتی است دوباره برای گشت و گذار در میان کتاب‌ها و جست‌وجوی زندگی در سطر سطر این آثار؛ مجالی است برای غنیمت دانستن زندگی؛ چنان که خواجه شیراز گفت:

دو یار زیرک و از باده کهن دومنی

فراغتی و کتابی و گوشه چمنی

من این مقام به دنیا و آخرت ندهم

اگر چه در ‌ی ام افتند هر دم انجمنی …

گزارش حاضر تلاش دارد در قالب یک بسته پیشنهادی، به معرفی آثاری بپردازد که در سال گذشته مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفته‌اند.

انتشار تقریظ، کُنش روز و بااهمیت مقام معظّم رهبری است. این کنش به‌مثابه یک عملیات فرهنگی در جنگ نرم است که با طراحی آیت‌الله خامنه‌ای و اجرای دفتر حفظ و نشر معظّم‌له محقق می‌شود. تصمیم رهبر انقلاب نسبت به انتشار تقریظشان بر یک کتاب، به معنای تأیید یک محتوای فرهنگی برای ترویج آن است و اشارات و ظرایف متن تقریظ، حد و رسم محتوای موردنظر را دقیق می‌کند.

از وجوه اصلی اهمّیت این کنش فرهنگی، جهت‌گیری آن برای ترویج فرهنگ جهاد و مقاومت است که به فرموده رهبر انقلاب راه‌حل همه مشکلات کشور است:

«ما بر همه‌ی سختی‌ها و بر همه‌ی چالشها میتوانیم مؤمنانه فائق بیاییم؛ این نتیجه‌ی نگهداشت و پاسداشت خاطره‌ها است. (3/3/1396)».

قطعه‌ای مهم از جنگ روایت‌ها

از جمله کتاب‌هایی که در سال 1403 مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت، «ایستگاه خیابان روزولت»، نوشته محمد محبوبی است که از سوی موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی روانه بازار نشر شده است. کتاب، به یکی از وقایع مهم تاریخ انقلاب می‌پردازد: تسخیر لانه جاسوسی و اسناد کمتر دیده شده در این زمینه.

طی سال‌های گذشته چرایی تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام(ره)، به یکی از پرسش‌های ذهنی برخی از جوانان تبدیل شده است. تاکنون آثار مختلفی تلاش کرده‌اند به این موضوع ورود کرده و آن را از زاویای مختلف بررسی کنند، اما کتاب محبوبی در این میان با آثار مشابه گذشته، تفاوت‌هایی دارد، از جمله آنکه نویسنده تلاش دارد در یک فضای واقع‌بینانه و خالی از شعارزدگی به یک واقعه تاریخی از گذر بررسی اسناد منتشر نشده و کمتر دیده شده بپردازد.

کتاب , تقریظ ,

«ایستگاه خیابان روزولت» روایتی مستند از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و گذشته روابط ایران و آمریکاست که محبوبی تلاش کرده است با استفاده از اسناد کمتر دیده‌شده داخلی و اسنادی از وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا و وزارت خارجه بریتانیا و… روایتی کمتر شنیده ‌شده را ارائه کند،‌ او در این کتاب پاسخ بسیاری از سؤالاتی را که در سال‌های اخیر درباره روابط ایران و آمریکا و مناقشات در این زمینه وجود داشته است، با اسناد و مدارک مستدل بدهد.

محبوبی در این کتاب با استفاده از اسناد وزارت امور خارجه آمریکا و بریتانیا که تاکنون به فارسی ترجمه نشده‌اند، دست برتر در تحلیل وقایع دارد. از سوی دیگر، تأمل و صبری که نویسنده در تحلیل یک ماجرا داشته، سبب شده تا روایت محبوبی فارغ از شعارزدگی‌ها، کلیشه‌ها و حرف‌های رسانه‌پسند به تحلیل درستی از یک واقعه مهم که از آن با عنوان «انقلاب دوم» یاد کرده‌اند، برسد.

رهبر انقلاب بر تقریظی که بر این کتاب نگاشته‌اند، فرمودند: «این کتاب پُرکننده‌ یکی از خلأهای رسانه‌‌ای و تبلیغاتی ماست. ما به جنگ روایت‌ها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکرده‌ایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان داده‌اند. باید از نویسنده‌ این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود، به‌خاطر اقدام هشیارانه‌اش در این عرصه‌ مهم. نثر کتاب روان و رسا و تحقیق و تحلیل‌های آن منطقی و صادقانه و قانع‌کننده است ـ نام انتخاب‌شده برای کتاب عالی است.»

یک عاشقانه متفاوت

از دیگر کارهایی که در سال 1403 مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت، «پاییز آمد» نوشته گلستان جعفریان است؛ یک عاشقانه متفاوت از سال‌های دفاع مقدس. هرچند در طول چند دهه گذشته، زنان محور بسیاری از خاطرات جنگ بوده‌اند و تلاش شده است تأثیر این واقعه بر زندگی مردم از این منظر به تصویر کشیده شود، اما آثار منتشر شده خالی از خلل و آسیب نبوده‌اند؛ آسیب‌هایی که گاه به دلیل ملاحظات ناشر برای جذب مخاطب بیشتر وارد تاریخ شفاهی شده‌ است.

این دسته از خاطرات در کنار به تصویر کشیدن وضعیت اجتماعی مردم در دهه 60 و در مواجهه با یک بحران اجتماعی سیاسی، گاه مجالی بوده برای قلم‌فرسایی نویسنده و شاخ و برگ‌دادن‌های اضافی. امری که برخی از آثار خاطرات را به یک عاشقانه به اصطلاح صورتی نزدیک می‌کند. اما جعفریان با علم به این موضوع، در «پاییز آمد» مشابه کارهای گذشته، راوی و مواجه او با تلاطم‌های زندگی را مد نظر قرار داده و این خط را پی گرفته است.

کتاب , تقریظ ,

«پاییز آمد» داستان زندگی فخرالسادات موسوی و شهید احمد یوسفی، یک زوج زنجانی است. عاشقانه‌ای که هرچند ساده است، اما نگارشش با چالش‌های متعددی برای نویسنده همراه بوده است: «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها».

فضای مذهبی سنتی و محدودیت‌هایی که راویان زن معمولاً برای خود در نظر می‌گیرند، سبب شد تا نویسنده ماه‌ها برای تکمیل مصاحبه‌های خود و رسیدن به ذهن و زبان فخرالسادات زمان بگذارد. در نهایت، کار جعفریان مورد تأیید بسیاری از پژوهشگران حوزه خاطرات شفاهی قرار گرفت؛ به طوری که از آن به عنوان «عاشقانه سنت‌شکن» یاد کرده‌اند.

رهبر معظم انقلاب نیز در تقریظی این اثر را چنین توصیف کرده‌اند:

بسمه‌تعالی

– عشقی آتشین، عزمی پولادین، و ایمانی راستین چهره‌نگار زندگی این دو جوان است که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالت‌زده میکند و فاصله‌ی نجومی‌شان با این مجاهدان واقعی را آشکار میسازد.

قهرمانان دهه هفتادی

خاطره‌نویسی در سال‌های گذشته با توجه و تمرکز بر خاطرات شهدای مدافع حرم، وارد فاز جدید شد و دریچه تازه‌ای به روی علاقه‌مندان به این قالب گشود؛ کتاب‌هایی که عمدتاً قهرمانانی از نسل جدید معرفی می‌کنند، پهلوانانی که از کف جامعه برخاسته‌ و به الگویی برای نسل جدید تبدیل شده‌اند.

کتاب «مجید بربری» نوشته کبری خدابخش دهقی، «بیست سال و سه روز» نوشته سمانه خاکباز و «هواتو دارم»، اثر مجید ملاحسنی از جمله این آثار است که در سال 1403 مورد توجه قرار گرفت و تقریظ آنها در مراسمی با حضور خانواده شهدا رونمایی شد.

«مجید بربری» داستان زندگی شهید مجید قربانخانی و سیر تحول او در زندگی است. پسری که در یافت‌آباد تهران متولد شد و با وجود سبک زندگی متفاوتی که داشت، به عشق حفاظت از حرم آل الله راهی سوریه شد و در خان‌طومان به شهادت رسید. نویسنده داستان زندگی او را در این کتاب از لحظه تولد دوباره مجید آغاز کرده، لحظات پایانی حیات دنیایی او و سپس در ادامه با رفت و برگشت‌های مختلف، گریزی به برهه‌های زندگی او می‌زند و در پی این است بداند که چطور پسری که صاحب یکی از معروف‌ترین قهوه‌خانه‌های یافت‌آباد بود، با سفری به کربلا متحول شد و شد پاسبان حرم دل: «پرورده عشق شد سرشتم/ جز عشق مباد سرنوشتم».

کتاب , تقریظ ,

رهبر معظم انقلاب در تقریظی بر این اثر فرموده‌اند:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ــ اینجا فطرتی پاک را، دلی روشن را، دستی خدمتگزار به ضعیفان را می‌بینیم که رشته‌ئی از انوار خورشید حسینی، آنها را در خط نورانی جهاد و شهادت، به کار می‌اندازد و دارنده‌ی آنها را به اوج میرساند. مجید قربانخانی مصداق آیه‌ی: فَمَن یُرد الله ان یهدیه یشرح صدره للإسلام است. او لایق این عروج بوده و دل با صفا و روح با مرام او ظرفیت آن را داشته است.. گوارایش باد و الحقنا الله به انشاءالله

«بیست سال و سه روز» نیز داستان زندگی سیدمصطفی موسوی، جوان‌ترین شهید مدافع حرم است. شهید موسوی در حالی که تنها سه روز از تولد 20 سالگی‌اش می‌گذشت، در حمله‌ای که به اطراف حرم حضرت زینب(س) در دمشق شد، به فیض شهادت نائل آمد. او که از نیروهای هوابرد بود، برای رسیدن به سوریه و دفاع از حرم و حریم اهل بیت(ع) راه پر فراز و نشیبی را طی کرده بود که خاکبازان در این کتاب، تلاش کرده به خوبی روایتگر مجاهدت‌های او باشد.

کتاب , تقریظ ,

زندگی شهید موسوی تنها به این بُعد ختم نمی‌شود. مرور زندگی او به عنوان یک شهید دهه هفتادی نکات قابل تأملی برای نوجوانان و جوانان دارد که از این جمله می‌توان به پایبندی او به مطالعه و کسب رضایت پدر و مادر اشاره کرد. رهبر معظم انقلاب در تقریظی بر این اثر فرموده‌اند:

به نام خدا

ــ این شرح حال نیز برای امثال من غبطه‌انگیز و حسرت‌زا است. نور این جوان و امثال او چشم امثال مرا خیره میکند و ما را متوجّه تاریکیهائی که در آن گرفتاریم میسازد. آفرین به آن انگیزه‌ی نجات‌بخش که سیدمصطفی‌ها را به چنین اوجی میرساند و مرحبا به صبر و توکلی که پدر و مادری را در فقدان چنین فرزندی آرامش می‌بخشد. خدا را سپاس که در دوران چنین انسانهائی زندگی میکنیم.

«هواتو دارم» سومین اثر از مدافعان حرم است که در سال 1403 مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. این اثر روایتی است از زندگی شهید مرتضی عبداللهی به روایت همسر. شهید عبداللهی متولد نهم اسفند 1366، دانش‌آموخته رشته مهندسی عمران بود و 23 آبان 1396 در منطقه بوکمال سوریه به شهادت رسید.

عبداللهی جوانی باهوش و شجاع، مزین به انواع و اقسام هنرهای رزمی بود. عشق به جبهه و شهدا هم از کودکی در او وجود داشت. وقتی پدرش از حال و هوای دفاع مقدس برایش تعریف می‌کرد، سراپا گوش می‌داد، اما آخرسر با دستش محکم به پایش می‌زد و می‌گفت: ای کاش من آن موقع بودم.

کتاب , تقریظ ,

برای اینکه بتواند به دفاع از حرم عمه سادات برود، دوره‌های مختلف غواصی، پاراگلایدر و راپل را گذرانده بود، اما هیچ کدام از این تخصص‌ها نتوانسته بود راه او را برای دفاع از حرم باز کند. به پدرش متوسل شد؛ پدری که خود یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و از گردان تخریب‌چی جبهه بود. … رهبر معظم انقلاب در تقریظی بر این اثر فرموده‌اند:

این نیز جلوه‌ئی دیگر از رویشهای انقلاب است: جوان دلاوری با عقلانیّت دهه‌ی 90 و احساسات دهه‌ی 60.. مصداق: الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه.. با جهادی در بهترین راه و سرانجامی برترین سرانجام.. هنیئاً لأرباب النعیم نعیمُهم.. معرفت و صبر راوی (همسر شهید) در خور ستایش است.. گرامی و سربلند باد.

2 تیر 402

ـ نگارش کتاب، خوب و در موارد بروز احساسات، عالی است و نیز مقدمه بخصوص چند سطر پایانی آن.

نبرد در زیر زمین و حماسه‌ای که ورق را به نفع ایران برگرداند

«معبد زیرزمینی»، نوشته معصومه میرابوطالبی از دیگر آثاری است که در سال 1403 مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت، کتابی که به شرح حماسه مقنی‌های یزدی در عملیات فتح‌المبین می‌پردازد.

نویسنده در این کتاب با استفاده از داستان و پروردن شخصیت «الیاس» به معرفی گروهی از رکن‌آباد یزد می‌پردازد که با حفر تونلی به عبور نیروهای ایرانی از مین‌های کاشته شده توسط نیروهای عراقی کمک کردند و ورق را به نفع ایران برگرداندند.

اواسط پاییز 1360 در اوج روزهای بمباران شهرهای دزفول، شوش و اندیمشک تصمیمی بزرگ گرفته شد، احمد آرام، از فرماندهان یگان عملیاتی وقت، درباره این عملیات می‌گوید: دشمن که برای تصرف شهر دزفول به پل کرخه رسید، با نیروهای کمی که در آنجا مستقر بودند، متوقف شد، با این حال سنگر دیده‌بانی که دشمن مستقر کرده بود، سبب شد از آنجا تا سه‌راهی دزفول تا اهواز یعنی حدود 18 کیلومتر را تا خط مقدم زیر دید خود داشته باشد.

کتاب , تقریظ ,

از سوی دیگر، موقعیت جغرافیایی منطقه به‌دلیل وجود تپه‌های نسبتاً بلند نسبت به مناطق شرق شوش و جاده ارتباطی اهواز دزفول و دسترسی به رادار چهار و پنج ایران که در دست بعثی‌ها بود، سبب می‌شد دشمن ضمن کنترل پرواز و دفاع هوایی منطقه، بر منطقه مسلط باشد.

همچنین بعد از عبور از کرخه در خط مقدم، بعثی‌ها با مهندسی دقیق یک خط نفوذناپذیر با مین ایجاد کرده بودند، این منطقه برای آنها حائز اهمیت بود و باید آن را در هر شرایطی حفظ می‌کردند. آنها از این محور با استفاده از توپخانه قدرتمندی که پشت خط احداث کرده بودند، شهرهای دزفول و اندیمشک را شبانه‌روز گلوله‌باران می‌کردند. بعثی‌ها به مهندسی پیچیده خود اعتماد کرده بودند و خود را برنده قطعی جنگ می‌دانستند، اعتماد به این موضوع به‌حدی بود که صدام وعده داده بود؛ «اگر ایرانی‌ها توانستند از این سد عبور کنند، کلید بصره را به آنها خواهیم داد.»

رهبر انقلاب در تقریظی بر این اثر آن را «تازه و مبتکرانه» توصیف کرده و فرموده‌اند:

موضوع این رمان تازه و مبتکرانه است، نگارش آن هم شیرین و جذاب است. پرداختن به بخش‌های حاشیه‌ئی ولی مهم و تاثیرگذار دفاع مقدس کار لازمی است که نویسنده‌ی این رمان شیوا از عهده‌ی آن برآمده است. استفاده از مقنّی‌های یزدی را شهید صیاد شیرازی چند بار مطرح کرده بود و ماها از آن مطلع بودیم، اما اهمیت و ظرافت و دشواری آن به گونه‌ئی که در این کتاب تشریح شده برای ما و دیگران امثال ما معلوم نبود. رحمت و رضوان خدا بر این هنرمندان کلنگ به دست.

شهیدی که دقیقه‌ای از عمرش را بیهوده تلف نمی‌کرد

«آخرین فرصت»، آخرین اثری است که می‌توان در این گزارش به آن اشاره کرد. این کتاب که به قلم سمیرا اکبری نوشته شده، شرحی است از زندگی خانم قافلان‌کوهی از زندگی مشترکش با شهید علی کسایی.

این کتاب را علاوه بر مرور خاطرات دوران زندگی و رزمندگی شهید علی کسایی، می‌توان تاریخ شفاهی دوران انقلاب و جنگ ایران و عراق دانست که در قالب رمانی جذاب؛ «صمیمیت و ساده‌زیستی»، «احترام به والدین»، «عشق به همسر و فرزند»، «صبر و ایثار»، «توجه به بیت‌المال و حق‌الناس»، «عفت و حیا» و «فداکاری و شهادت» را زیبا و هنرمندانه به تصویر کشیده است.

کتاب , تقریظ ,

رهبر معظم انقلاب در تقریظی «نگارش خوب» این اثر را از امتیازات آن معرفی کرده و فرموده‌اند:

ــ این شهید عزیز از سرآمدانِ شهدا است. زندگی پرهیزگارانه، رفتار فداکارانه، و سرانجام غبطه‌انگیز: شهادت دلاورانه و آگاهانه. گوارا باد این همه بر این بنده‌ی مخلص.. و درود خدا بر امام خمینی که انقلابش توانست چنین گوهرهای نفیسی را استخراج و تربیت کند. نگارش خوب نویسنده و اظهارات صریح و ساده‌ی راویِ رنج‌کشیده، از امتیازات کتاب است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

چاپ کتاب ایرج پارسی‌نژاد درباره «نیما یوشیج در یادداشت‌هایش»


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «نیما یوشیج در یادداشت‌هایش» نوشته ایرج پارسی‌نژاد به‌تازگی و همزمان با سالروز درگذشت نیما یوشیج توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.

ایرج پارسی‌نژاد می‌گوید در کتاب خاطراتش، گوشه‌هایی از دلبستگی خود به نیما یوشیج و شعرش را بازگو کرده اما در اوقات فراغتش که فرصت مطالعه رساله‌ها و نامه‌های پراکنده او دست داده، با این‌حقیقت مواجه شده که از بدعت‌ها و بدایع نیما در شعر زیاده گفته و نوشته شده اما کمتر به افکار اجتماعی و سیاسی و فلسفی او توجه شده است. در حالی که آگاهی درست و دقیق از احوال و افکار نیما می‌تواند مخاطب را با جریان فکری و فرهنگی زمانه او آشنا کند.

به این‌ترتیب مولف کتاب پیش‌رو، مقالاتی را درباره موضوعات مختلف اجتماعی، سیاسی و فلسفی مرتبط با نیما یوشیج نوشته که تاکنون ناگفته مانده بوده‌اند. او می‌گوید این‌مطالب به‌صورت دقیق و روشمند، بر اساس رساله‌ها، نامه‌ها و یادداشت‌های نیما، نوشته شده و درباره هر موضوع از آن‌ها هم تحلیلی انتقادی ارائه کرده است.

پارسی‌نژاد می‌گوید حالات نیما طوری بوده که گویا خودش از اهمیت تاریخی شعرش آگاه بوده و می‌دانسته آیندگان نه‌تنها درباره شعرش که در احوال و اندیشه‌هایش هم کندوکاو می‌کنند. به همین‌دلیل در نامه‌ها و یادداشت‌هایش و هرجا دستش رسیده، فکر و عیده و نظر خود را درباره اشخاص و افکاری که با آن‌ها سروکار داشته ثبت می‌کرده است.

یادداشت‌های پارسی‌نژاد درباره احوال و افکار نیما، توسط سعید صدقی گردآوری و ویرایش و برای درج در این‌کتاب آماده شده‌اند.

عناوین مقالات این‌کتاب به‌ترتیب عبارت‌اند از:

زندگی، اندیشه‌های فلسفی و سیاسی، نیما و ارانی، عبدالرزاق بی‌نیاز، برخورداری از پشتیبانی حزب توده، بازگشت به خدا، غرب‌ستیزی، بدگویی از مصدق، تاسف از تیرباران‌شدن مرتضی کیوان و …، روی‌آوردن به اسلام و ائمه، ارتجاع ادبی، حسرت حقوق استادان، ستایش از کاظم غواص، درباره استادان زبان و ادبیات فارسی، نیما و خانلری، تیرگی رابطه، نیما و کنگره نویسندگان، نیما و عالیه، نامه‌های نیما به عالیه، نیما و پدر و مادر، نیما و شاملو، نیما و آل احمد، نیما و اخوان ثالث، حاصل گفتار.

پس از این‌فصول هم گاه‌شمار زندگی نیما یوشیج و نمایه کتاب آمده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

به گمان نیما مبانی روان‌شناسی با فیزیولوژی و بیولوژی انسان بیشتر قابل تبیین و توجیه است تا با مسائل اجتماعی. راست است که مسائل اجتماعی هر جامعه می‌تواند در روان افراد آن‌جامعه موثر باشد، اما از یاد نباید برد که قضایای اجتماعی و اقتصادی و موضوعات و مفاهیم علم روان‌شناسی مباحث جداگانه‌ای است که هریک را با تئوری‌های خاص خود باید بررسی کرد. به‌عبارت دیگر، حیات مادی آدمی ربطی به زندگی روحی و روانی او ندارد، اما اگر از زندگی مفهومی کلی‌تر مراد باشد، باید دید که آیا بنیاد زندگی آدمی بر «روان» است و درمان و حل مشکلات آن در حوزه «روان‌شناسی» است؟

پاسخ نیما به این‌پرسش منفی است؛ زیرا به گمان او، علم روان‌شناسی را در نوع مناسبات اجتماعی و در وضع جریان اقتصادی جامعه باید مطالعه کرد. نیما «سهو متدیک» رساله پسیکولوژی ارانی را معلول درآمیختن حیات مادی و معنوی جامعه می‌داند، تا آنجا که برای درمان مشکلات روانی افراد جامعه باید به پندیات سعدی یا به توصیه مصلحان اخلاقی، ساموئل اسمایلز و دکتر واتسون، توجه کرد.

این‌کتاب با ۱۴۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۷۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

هویت و فرهنگ بومی در ادبیات کودک و نوجوان


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ محمدمهدی سیدناصری پژوهشگر حقوق کودکان؛

ادبیات کودک نه‌تنها وسیله‌ای برای سرگرمی و آموزش زبان، بلکه ابزاری مؤثر برای انتقال ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی است. از طریق داستان‌ها، افسانه‌ها و شعرهای کودکانه، اصول اخلاقی، باورهای اجتماعی و مفاهیم حقوق بشری به نسل‌های آینده منتقل می‌شود.ادبیات کودک به مجموعه‌ای از متون نوشتاری، شفاهی و تصویری گفته می‌شود که برای گروه سنی کودکان خلق شده و هدف آن آموزش، سرگرمی و رشد فکری آنان است. این ادبیات شامل داستان، شعر، نمایشنامه، و کتاب‌های تصویری می‌شود که نقش مهمی در شکل‌دهی به افکار و ارزش‌های کودکان ایفا می‌کند.

ارزش‌های فرهنگی شامل باورها، هنجارها و سنت‌هایی است که هویت یک جامعه را تعریف می‌کند. ادبیات کودک می‌تواند با روایت داستان‌هایی که بر اساس فرهنگ بومی نوشته شده‌اند، کودکان را با میراث فرهنگی خود آشنا کند و به تداوم آن کمک کند.

حقوق بشر شامل مفاهیمی همچون حق بر آموزش، برابری، آزادی بیان و احترام به تفاوت‌های فرهنگی است. کتاب‌های کودک می‌توانند این مفاهیم را از طریق داستان‌ها و شخصیت‌های الهام‌بخش به کودکان آموزش دهند.

ادبیات کودک با بازتاب فرهنگ بومی، به کودکان کمک می‌کند تا احساس تعلق به جامعه خود داشته باشند.افسانه‌ها، داستان‌های عامیانه و متون بومی، هویت فرهنگی را در کودکان تقویت کرده و آن‌ها را با گذشته و میراث فرهنگی خود آشنا می‌کنند. برای مثال، در ایران، داستان‌هایی مانند «شاهنامه» و قصه‌های کهن نظیر «موش و گربه» تأثیر بسزایی در انتقال فرهنگ ایرانی داشته‌اند.

ادبیات کودک می‌تواند درونی‌سازی حقوق بشر را تسهیل کند. داستان‌هایی که بر برابری، عدالت، دوستی و احترام به تفاوت‌ها تأکید دارند، به کودکان کمک می‌کنند تا مفاهیم حقوق بشری را درک کرده و در زندگی خود به کار گیرند. برای مثال، کتاب «ما همه آدم هستیم» اثر پیتر اسپایر، با استفاده از تصاویر متنوع، به کودکان تفاوت‌های فرهنگی را نشان داده و بر ارزش برابری انسان‌ها تأکید می‌کند.

داستان‌های کودکانه با به تصویر کشیدن موقعیت‌هایی که در آن‌ها شخصیت‌ها با چالش‌های اخلاقی مواجه می‌شوند، به کودکان می‌آموزند که چگونه با دیگران همدلی کنند. به عنوان نمونه، کتاب «قصه‌های مهربانی» که مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه درباره همدلی و کمک به دیگران است، نقش مهمی در آموزش ارزش‌های انسانی دارد.

ادبیات کودک می‌تواند در کاهش کلیشه‌های جنسیتی، قومی و طبقاتی نقش مؤثری ایفا کند. به‌عنوان مثال، کتاب «شاهزاده‌ای که نجات داد» داستان دختری شجاع را روایت می‌کند که برخلاف کلیشه‌های رایج، خود یک قهرمان است. این نوع داستان‌ها به کودکان یاد می‌دهند که هویت و توانایی‌هایشان نباید تحت تأثیر کلیشه‌های اجتماعی قرار گیرد.

برای این که کتاب‌های کودک بتوانند به درستی ارزش‌های فرهنگی و حقوق بشری را منتقل نمایند، باید دارای ویژگی‌های زیر باشند:

روایت غنی و جذاب؛ داستان باید به گونه‌ای باشد که کودکان را جذب کرده و پیام آن به شکل غیرمستقیم منتقل شود.

2 ـ بازنمایی تنوع فرهنگی؛ کتاب‌هایی که شخصیت‌های متنوع از فرهنگ‌های مختلف را نشان می‌دهند، به کودکان درک بهتری از حقوق بشر می‌دهند.

3 ـ آموزش غیرمستقیم ارزش‌های انسانی؛ کتاب‌هایی که به جای آموزش مستقیم، مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را از طریق داستان‌های جذاب ارائه می‌دهند، تأثیر عمیق‌تری دارند.

4 ـ دوری از کلیشه‌های فرهنگی و جنسیتی؛ داستان‌ها باید به گونه‌ای باشند که کلیشه‌های ناعادلانه را تقویت نکنند.

ادبیات کودک به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم آموزشی و فرهنگی، نقشی بی‌بدیل در انتقال ارزش‌های فرهنگی و حقوق بشری دارد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که از طریق داستان‌ها، شعرها و کتاب‌های تصویری، می‌توان مفاهیمی همچون هویت فرهنگی، عدالت، همدلی، برابری، حقوق فردی و اجتماعی را به کودکان آموزش داد. این مفاهیم، که در اسناد بین‌المللی همچون کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد نیز مورد تأکید قرار گرفته‌اند، به‌گونه‌ای درونی‌سازی می‌شوند که فرد در طول زندگی خود، آن‌ها را به‌عنوان اصول اساسی رفتاری به کار گیرد.

مطالعات در حوزه روان‌شناسی رشد و تعلیم و تربیت نشان می‌دهند که مفاهیم اخلاقی و حقوقی زمانی بیشترین تأثیر را دارند که از طریق داستان‌های معنادار و ملموس به کودکان منتقل شوند. به‌همین دلیل، انتخاب کتاب‌های باکیفیت که ارزش‌های فرهنگی و حقوق بشری را به شیوه‌ای غیرمستقیم و جذاب ارائه می‌کنند، اهمیتی دوچندان دارد. این کتاب‌ها نه‌تنها به تقویت هویت فرهنگی کودکان کمک می‌کنند، بلکه آن‌ها را برای زندگی در جامعه‌ای متنوع و جهانی‌شده آماده می‌سازند.

از سوی دیگر، توجه به محتوای کتاب‌های کودک از منظر مقابله با کلیشه‌های جنسیتی، طبقاتی و قومی ضروری است. داستان‌هایی که تصاویری کلیشه‌ای از نقش‌های اجتماعی ارائه می‌دهند، می‌توانند مانعی در برابر برابری و عدالت اجتماعی باشند. در مقابل، کتاب‌هایی که با زبانی ساده اما عمیق، برابری، تنوع فرهنگی و احترام به حقوق دیگران را نشان می‌دهند، نقش مؤثری در تربیت شهروندانی آگاه، مسئول و مشارکت‌جو دارند.

بنابراین، لازم است سیاست‌گذاران آموزشی، نویسندگان، تصویرگران و ناشران به مسئولیت اجتماعی خود در قبال تولید محتوای ادبیات کودک توجه ویژه‌ای داشته باشند. همچنین، والدین و مربیان می‌بایست با انتخاب آگاهانه کتاب‌ها، بستری مناسب برای درک و درونی‌سازی ارزش‌های فرهنگی و حقوق بشری در ذهن کودکان فراهم آورند. در نهایت، پژوهش‌های بیشتر در این حوزه می‌توانند به تدوین معیارهای علمی برای تولید و ارزیابی کتاب‌های کودک از منظر حقوق بشر و فرهنگ بومی کمک کنند.

انتهای پیام/

 

 



منبع: خبرگزاری تسنیم